قطيفه بر دوش











قطيفه بر دوش



هارون پسر عنتره از پدرش نقل مي کنند:

در فصل سرما در محضر مولا علي عليه السلام وارد شدم. قطيفه اي کهنه بر دوش داشت و از شدت سرما مي لرزيد. گفتم: يا اميرالمؤمنين! خداوند براي شما و خانواده تان از بيت المال مانند ديگر مسلمانان سهمي قرار داده که مي توانيد به راحتي زندگي کنيد. چرا اين اندازه به خود سخت مي گيريد و اکنون از سرما مي لرزيد؟

فرمود: به خدا سوگند! از بيت المال شما حبه اي بر نمي دارم و اين قطيفه اي که مي بينيد همراه خود از مدينه آورده ام، غير از آن چيزي ندارم.[1] .









  1. بحار: ج 40 ص343 داستانهاي بحارالانوار، ج 2 ص56.