الگو بودن امام علي از زبان پيامبر











الگو بودن امام علي از زبان پيامبر



الف - از پيامبر خدا صلي الله عليه وآله وسلم نقل شده است که فرمود:

مَنْ اَرادَ أَنَ يَنْظُرُ اِلي آدَمَ في عِلْمِهِ وَ اِلي نُوحٍ في فَهْمِهِ وَ اِلي اِبراهيمَ في حِلْمِهِ وَ اِلي يَحْيي بنِ زَکَرِيّا في زُهْدِهِ وِ اِلي مُوسي في بَطْشَتِهِ، فَلْيَنْظُرْ اِلي عَلِيِّ بن ابيطالِبٍ.[1] .

«هرکس مي خواهد آدم عليه السلام را با علم او ببيند،

و نوح عليه السلام را با فهم و حکمت او،

و ابراهيم عليه السلام را با حلم او،

و يحيي عليه السلام را با زهد او،

و موسي عليه السلام را با هيبت و شدّت او،

پس بايد به صورت علي بن ابيطالب عليه السلام نظر کند.»

و در جاي ديگر از جابر نقل شده است که پيامبر خدا صلي الله عليه وآله وسلم فرمود:

مَنْ اَحَبَّ اَنْ يَنْظُرَ اِلي اِسْرافيلَ عليه السلام في هَيْبَتِهِ

وَ اِلي ميکائيلَ عليه السلام في رُتْبَتِهِ

وَ اِلي جِبْرائيلَ عليه السلام في جَلالَتِهِ

وَ اِلي آدَمَ عليه السلام في سِلْمِهِ

وَ اِلي نُوحٍ عليه السلام في خَشْيَتِهِ

وَ اَلي اِبْراهيمَ عليه السلام في خُلْقِهِ

وَ اِلي يَعْقُوبَ عليه السلام في حُزْنِهِ،

وَ اِلي يُوسُفَ عليه السلام في جَمالِهِ،

وَ اِلي مُوسي عليه السلام في مُناجاتِهِ،

وَ اِلي اَيُّوبَ عليه السلام في صَبْرِهِ،

وَ اِلي يَحْيي عليه السلام في زُهْدِهِ،

وَ اِلي يُونِسَ عليه السلام في سُنَّتِهِ،

وَ اِلي عيسي عليه السلام في وَرَعِهِ،

وَ اِلي مُحَمَّدٍ صلي الله عليه وآله وسلم في حَسَبِهِ وَ خُلْقِهِ،

فَلْيَنْظُرْ اِلي عَلِيٍّ، فَاِنَّ فيهِ تِسْعينَ خِصْلَةٍ مِنْ خَصايِصِ الْاَنْبياءِ عليهم السلام جَمَعَ اللَّهُ فيهِ وَ لَمْ يَجْمَعْ لِاَحَدٍ غَيْرِهِ.[2] .

(کسي که دوست دارد به هيبت اسرافيل

و مقام ميکائيل

و شکوه جبرئيل

و آرامش آدم

و خداترسي نوح

و اخلاق ابراهيم

و اندوه يعقوب

و زيبائي يوسف

و نيايش موسي

و صبر ايّوب

و پارسائي يحيي

و احکام يونس

و زهد عيسي

و خويشاوندي و اخلاق محمّد را بنگرد،

پس به علي عليه السلام نگاه کند، زيرا در علي عليه السلام 90 خصلت از ويژگي هاي پيامبران آسماني وجود دارد که آنها را خدا در علي عليه السلام جمع کرد و به فردي غير از او نداد.)

ب - پاي بوسي امام علي عليه السلام

امام علي عليه السلام که در يکي از جنگ ها پيروزمندانه به مدينه باز مي گشت،

جبرئيل رسول خدا صلي الله عليه وآله وسلم را از ورود آن حضرت و لشگريان اسلام خبر داد،

پيامبر صلي الله عليه وآله وسلم مردم را خبر کرد که به استقبال امام علي عليه السلام بروند،

مردم مدينه گرد آمدند و در دو طرف خيابان به صف ايستاده بودند و رسول خدا صلي الله عليه وآله وسلم پيشاپيش مردم قرار داشت،

وقتي امام علي عليه السلام به مردم نزديک شد، و رسول خدا صلي الله عليه وآله وسلم را نگريست، از اسب پياده شد، و خود را به قدم هاي رسول خدا صلي الله عليه وآله وسلم افکند، و پاهاي رسول خدا صلي الله عليه وآله وسلم را بوسيد.

رسول خدا صلي الله عليه وآله وسلم دستي بر سر علي عليه السلام کشيد و فرمود:

اِرْکَبْ فَاِنَّ اللَّهَ تَعالَي وَ رَسُولُهُ عَنْکَ راضِيان

(علي جان! سوار بر مرکب شو، که خدا و پيامبرش از تو راضي هستند.)

آنگاه به سربازانِ تحت امر امام علي عليه السلام فرمود:

فرمانده خود را چگونه ديديد؟

و آيا سئوالي نسبت به او نداريد؟

گفتند:

فرمانده بسيار خوبي است، امّا در تمام نمازها سوره توحيد (قُلْ هُوَ اللَّهُ اَحَدْ) را مي خواند.

وقتي علّت آن را از علي عليه السلام پرسيدند، فرمود:

اين سوره که توحيد پروردگار را متذکّر مي شود، دوست دارم.

پيامبر صلي الله عليه وآله وسلم فرمود:

خدا و رسول او نيز تو را دوست دارند.

و ادامه داد که:

اي علي، اگر از تندروي مردم نمي ترسيدم که چون نصاري درباره حضرت عيسي افراط کردند، ارزشها و فضيلت هاي تو را به مردم مي گفتم، تا در هر جا که قدم مي گذاشتي، مردم خاک زير پاي تو را برمي داشتند.[3] .









  1. فرائد السمطين ص 170، و مناقب مرتضوي ص 81.
  2. نجهيز الجيش مخطوط ص 336للشّيخ حسن الدّهلوي نقل از احقاق الحقّ ج 4 ص 397، و مناقب مرتضوي ص 81.
  3. ارشاد شيخ مفيد ص104.