ضرورت جاذبه و دافعه در خانواده











ضرورت جاذبه و دافعه در خانواده



يکي از ارکان مهمّ جامعه بشري «خانواده» و «زندگي خانوادگي» است،

که نقش تعيين کننده اي در صلاح و فساد جامعه دارد،

اگر خانواده ها اصلاح شوند و مديران خانواده ها، زن و فرزندان خود را در يک بازپروري اساسي، تربيت کنند، در وضع سياسي و اخلاقي جامعه نيز مؤثّر خواهد بود.

از ديدگاه نهج البلاغه مدير و مربّي خانواده بايد اصل «جاذبه و دافعه» را مراعات کند و عواطف پدرانه يا مادرانه نبايد مانع تربيت و اصلاح فرزندان گردد.

امام علي عليه السلام خطاب به کميل مي فرمايد:

در جذب و جلب افراد خانواده به ارزش هاي تکاملي توجّه کند.

که فرمود:

يَا کُمَيْلُ، مُرْ أَهْلَکَ أَنْ يَرُوحُوا فِي کَسْبِ الْمَکَارِمِ، وَيُدْلِجُوا فِي حَاجَةِ مَنْ هُوَ نَائِمٌ

(اين کميل، خانواده ات را فرمان ده که روزها در کسب فضائل و مکارم اخلاق بکوشند و شبها در رفع نياز حاجتمندان گرسنه اي که به خواب رفته اند تلاش کنند.)[1] .

و در جاي ديگر به ضرورت «دافعه» در خانواده اشاره مي کند، که فرمود:

لَا تَجْعَلَنَّ أَکْثَرَ شُغُلِکَ بِأَهْلِکَ وَوَلَدِکَ... وَإِنْ يَکُونُوا أَعْدَاءَ اللَّهِ، فَمَا هَمُّکَ وَشُغُلُکَ بِأَعْدَاءِ اللَّهِ؟!

(اکثر وقت خود را به خانواده و فرزندانست اختصاص مده... اگر آنها از دشمنان خدا مي باشند چرا تمام وقت و تلاش خود را صرف دشمنان خدا مي کني؟)[2] .

يعني؛ در «مديريت خانواده» بايد احساس مسئوليت باشد و اصل «جذب» براي تشويق پاکان و خوبان و اصل «دفع» براي تنبيه و بازپروري بدکاران بکارگرفته شود تا مدير خانواده را به دنبال هوس هاي دروغين نکشاند.









  1. حکمت 257 نهج البلاغه معجم المفهرس مؤلّف، که برخي از اسناد آن به اين شرح است:

    1- غرر الحکم ص 314 / ج 3 ص 311: آمدي (متوفاي 588 ه)

    2- کتاب مستطرف ج 1 ص 114: ابشيهي (متوفاي 580 ه)

    3- ربيع الابرار ج3 ص194 ح140 ب43: زمخشري معتزلي (متوفاي 538 ه)

    4- منهاج البراعة ج 3 ص 347: ابن راوندي (متوفاي 573 ه)

    5- غرر الحکم ج 6 ص 108: آمدي (متوفاي 588 ه)

    6- بحارالانوار ج1 ص223: مجلسي (متوفاي 1110ه).

  2. حکمت 352 نهج البلاغه معجم المفهرس مؤلّف، که برخي از اسناد آن به اين شرح است:

    1- ربيع الابرار ج4 ص282 ح116: زمخشري معتزلي (متوفاي 538 ه)

    2- غرر الحکم ص 340 / ج 6 ص 327: آمدي (متوفاي 588 ه)

    3- منهاج البراعة ج 3 ص 398: ابن راوندي (متوفاي 573 ه)

    4- بحارالانوار ج101 ص73 ح20 ب101: مجلسي (متوفاي 1110ه)

    5- مشکاة الانوار ص152 ح52/401 فصل4: طبرسي (متوفاي قرن7ه).