ضرورت جاذبه و دافعه
قانون «جذب و دفع» يک واقعيت روشن و فراگير است که در سراسر نظام شگفت انگيز آفرينش به چشم مي خورد و نقش تعيين کننده در پيدايش موجودات و تداوم طرح هاي زيباي حيات و هستي دارد. اصلِ «جاذبه و دافعه» از نظر علمي در هر موجودي و در هر سيستم منظّمي، و در هر ذرّه، ذرّه هستي وجود دارد که ريشه و اساس همکاري ها، تشکّل ها و تجمّع عناصر گوناگون و وحدت و هماهنگي هاي ضروري در پديده هاست. اگر ما زنده ايم، اگر در اطراف ما هزاران پديده حياتي وجود دارد، اگر حرکت زمين، و منظومه شمسي با حرکت کيهان و کهکشان هاي دور، هماهنگ است. و اگر حيات و هستي، وحدت و هماهنگي سيستم ها، تداوم دارد تا حدودي به قانون «جذب و دفع» و واقعيّت «جاذبه و دافعه» مربوط مي شود. مولوي مي گويد: ذرّه ذرّه کاندر اين ارض و سماست و طبيعي است اگر قانون «جذب و دفع» وجود نداشت و در اطراف کره زمين اصلِ «جاذبه و دافعه» با جلوه هاي شگفت انگيزش، موانع فراوان را از زمين دور نمي کرد، حيات و پديده هاي حياتي نيز وجود نداشت. جاذبه و دافعه، يک اصل عمومي و جهان شمول است و جلوه هاي گوناگون آن را مي شود شناخت و شناساند. در نهج البلاغه نيز نمونه هاي گويا و روشني در اين زمينه مي توان ارائه کرد. امّا هدف ما در اين مبحث، طرح مباحث اخلاقي و تربيتي و سياسي پيرامون قانون «جاذبه و دافعه» است، و پاسخ به اين پرسش است که: ما نسبت به واقعيت و ضرورت «جذب و دفع» چه بايد بکنيم؟ و چگونه بايد باشيم؟ چون قانون «جاذبه و دافعه» عمومي و جهان شمول است، و شامل زندگي انسان ها نيز مي شود، پس بدون آن اخلاق فردي و اجتماعي درستي نخواهيم داشت، بايد اصلِ «جذب و دفع» را در همه جا و همه چيز شناخت و مراعات کرد.
قانون عمومي جاذبه و دافعه
جنس خود را همچو کاه و کهرباست
ضرورت جاذبه و دافعه در زندگي فردي
ضرورت جاذبه و دافعه در روابط اجتماعي
ضرورت جاذبه و دافعه در مديريّت اسلامي