برخورد همانند و عكس العمل











برخورد همانند و عکس العمل



براي تربيت افراد، هميشه نصيحت و اندرز کار ساز نيست، گاهي بايد شخص بي تربيت يا زورگو را در شرائطي قرار داد که واقعيّت ها را درک کرده، تلخي زشتي ها را لمس کند.

مرد قد بلند شوخي در مدينه بود.

روزي وارد مسجد شد، و امام علي عليه السلام را ديد که مشغول نماز است،

چون اندام امام متوسّط و معتدل بود، نعلين امام علي عليه السلام را گرفت و بر بالاي طاق ستون مسجد گذاشت، که امام علي عليه السلام نتواند بردارد، تا مجبور شود از او خواهشي نمايد، و از اين عمل خود خشنود بود و مي خنديد.

پس از نماز، امام علي عليه السلام پاسخ مناسب به او داد، صبر کرد، وقتي که آن شخص براي تشهّد بر زمين نشست، دامن پيراهن او را جمع کرد و ستون مسجد را با قدرت شگفت انگيز خود مقداري بلند کرده و بر روي پيراهن مرد شوخ طبع گذاشت، که نه او قدرت بلند کردن ستون را داشت و نه ديگران.

وقتي نماز آن مرد تمام شد، ديد که کاري از او ساخته نيست ناچار به التماس افتاد،

و اضطراب پيدا کرده بود که لباس هاي قيمتي او نابود مي شود،

حال امام و ديگران به او نگاه مي کردند و مي خنديدند.

وقتي فراوان التماس کرد،

امام علي عليه السلام فرمود:

به شرطي پيراهن تو را آزاد مي کنم که قول بدهي ديگر نسبت به مردم از اينگونه شوخي ها نکني!!

آن مرد سوگند ياد کرد که ديگر اينگونه رفتارهاي زشت را تکرار نکند.

و امام علي عليه السلام دامن پيراهن او را آزاد کرد.[1] .









  1. لطائف الطوائف ص 27، و کشف الغمّه.