تمايلات نفساني
آن جا که برق شمشير طمع در فضاي انديشه بلند ميشود، بيشترينجايي است که عقل به زمين ميخورد. صاف خواهي چشم و عقل و سمع رابردران تو پردههاي طمع راهر که را باشد طمع الکن شودبا طمع کي چشم و دل روشن شود عجب و خود بزرگ بيني، نشانه ضعف و سستي عقل، و يکي ازدشمنان آن، و باعث گمراهي و ضلالت است. لجاجت و سرسختي بيجا، موجبات سستي انديشه و اختلاف وجدايي بيمنطق، موجبات ويراني آن را فراهم ميآورد. آرزوهاي بيجا، به غفلت عقل از وظيفه اصلياش ميانجامد. مبارزه با تمايلات نفساني و احياي عقل و خردورزي، درخشيدن برقهايپر نور الاهي و بهرهمندي از مراتب عالي معرفت را در پي دارد و سبب يافتنراه هدايت و پيمودن مسير سعادت شده، انسان را از دري به در ديگر ميبرد ودر نهايت به در سلامت و سراي اقامت رساند. حب و بغضها و جهتگيريهاي تعصبآميز انسان را از کشف حقيقت ودرک درستي يا نادرستي امور باز ميدارد امام(ع) ميفرمايد: هر کس عاشق چيزي ميشود، ديدگانش را کور گردانده و قلبش رارنجور. پس با چشم بيمار مينگرد و با گوشي که از شنيدن حقيقتناشنوا است، ميشنود. خواهشهاي نفساني پردههاي عقلش را دريدهو دوستي دنيا دلش را ميرانده است. کسي که چيزي را دشمن بدارد، خوش ندارد بدان بنگرد يا نام آن نزدوي بر زبان رود. چون غرض آمد هنر پوشيده شدصد حجاب از دل به سوي ديده شد بنابراين، ديدگان انديشه، آنگاه به ديدار جمال حقيقت روشن ميشود کهگرد و غبار گرايشهاي نفساني رسته و از اسارت و بردگي وهم و خيال رهيدهباشد. حقيقت سرايي است آراستههوا و هوس گرد بر خاستهنبيني که هر جا که برخاست گردنبيند نظر گر چه بينا است مرد در واقع همه اين سخنان، تفصيل همان حقيقت قرآني است که در مقامنکوهش بتپرستان و حقگريزان ميفرمايد: ان يتّبعونَ الاّالظنّ و ما تَهوي الانفس. جز گمان و آنچه دلخواهشان است پيروي نميکنند.
در نگاه اميرمؤمنان علي(ع)، خواهشهاي نفساني از بزرگترين وهولناکترين لغزشگاههاي انديشه ديني است: