نافع بن اسود تميمي (ابو محمّد اسيدي)
نصر بن مزاحم مي نويسد: هنگامي که مردم به مالک اشتر گفتند: اميرالمؤمنين حکميت را پذيرفته و به حکم قرآن راضي شده، و او را وادار به ترک جنگ و بازگشت به اردوگاه امام علي عليه السلام نمودند، «نافع» ساکت و سر را به زير انداخته بود و اين شعر را مي خواند: ألا أبلغا عَنّي علياً تحيّةً بني قُبّة الإسلام بعد انهدامها کان نبيّاً جاءنا حين هَدمِها - از من به علي درود و شادباش گوييد که تحمل چنين کوه گراني را به ضرورت پذيرفته است. - وي بارگاه اسلام را پس از ويراني از نو بنا کند و جمعي از انسان هاي پست و دونان عليه او برخاستند و سپس آرام شدند. - گويي هنگام نابودي آن - پس از ويراني - پيامبر با سنت هايي که نهاده است، نزد ما باز آمد و به نوسازي پرداخت.[1] . همو مي نويسد: نقل شده هنگامي که علي عليه السلام، ابو موسي را به دومة الجندل براي حکميّت اعزام کرد، نافع بن اسود اين اشعار را سروده است.[2] .
نافع بن اسود از شاعران علاقه مند به اميرمؤمنان عليه السلام و کنيه اش «ابو محمّد اسيدي» بود و در جنگ صفّين نيز حضور داشت.
فقد قَبِل الصَّماءَ لَمّا استقلَّت
و قامت عليه قَصرةً فاستقرَّت
بِما سنَّ فيها بعد ما قد أُبِرَّت