معاويه بن صعصعه
هنگامي که «احنف بن قيس» مي خواست به سوي صفّين حرکت کند بر اميرالمؤمنين وارد شد، حضرت به او دستور داد نامه اي براي قوم خود در بصره بنويسد، و آنان را براي رفتن به صفين فراخواند. در اين موقع «معاوية بن صعصعه» قصيده اي سرود و ضميمه نامه «احنف» کرد که چند بيت آن چنين است: و إنّ علياً خيرُ حافٍ و ناعل يُحارِبُ مَن لا يَحرَجون بِحربِه و مَن نَزلتْ فيه ثلاثون آيةً - همانا علي عليه السلام در ميان کوچک و بزرگ و درويش و توانگر بهترين فرد است، پس امروز جهد و سخت کوشي خود را از وي دريغ مداريد. - او با کساني مبارزه مي کند که براي پيکارش اهميتي نمي دهند و هرکسي و چيزي که با دين او سازگار نيست، مردود و باطل است. - او کسي است که سي آيه در حقّش نازل شده و خداوند در آن آيه ها، وي را مؤمن پاک دل و فرد بي نظير خوانده است. لذا وقتي نامه احنف و شعر «معاوية بن صعصعه» به بني سعد (طايفه احنف) رسيد تمامي آنها کوچ کردند و به کوفه آمدند و براي جنگ با معاويه آماده شدند.[2] . از اين اشعار به خوبي استفاده مي شود که معاوية بن صعصعه نسبت به حقانيت اميرالمؤمنين عليه السلام و راه او اعتماد و ايمان کامل داشته است.
معاوية بن صعصعه از اصحاب اميرمؤمنان عليه السلام بوده است.[1] .
فلا تَمنعُوه اليوم جَهداً و لا جِدّاً
و مَن لا يُساوي دينُهُ کلُّه ردَّاً
تسمّيه فيها مُؤمناً مُخلصاً فَرداً