بازتاب شهادت محمّد بن ابوبکر در روحيه علي
ألا و إنّ مِصرَ قد افتتحها الفَجَرة أولياءِ الجورِ و الظلم، الذين صَدُّوا عن سبيل اللَّه، و بَغَوا الإسلام عِوجا، ألا و إنّ محمّد ابن أبي بکر قد استَشْهد رحمة اللَّه عليه، و عنداللَّه نحتسبه أما و اللَّه لقد کان ما علمت و ينتظر القضاء و...؛ آگاه باشيد که مصر را گروهي از تبهکاران فتح کردند، آن دوستداران جور و ستم و همان هايي که مردم را از راه خدا بازداشتند و اسلام را به انحراف کشاندند، محمّد بن ابي بکر را به شهادت رساندند، رحمت خداوند بر او باد، و ما شهادت او را به حساب خداوند مي گذاريم، همانا به خدا سوگند، آن محمّدي که من مي شناسم، از آنهايي بود که در انتظار مرگ بود و براي جلب رضاي خدا و اجر اخروي کار مي کرد. و از چهره هر نابکار نفرت داشت و چهره مؤمنان و صالحان را دوست مي داشت.[1] . اميرمؤمنان عليه السلام پس از ايراد سخنراني از منبر پايين آمد و به منزل رفت؛ اما حضرتش در فراق محمّد بن ابوبکر به قدري بي تابي کرد که برخي دوستانش عرضه داشتند، شما در فراق محمّد خيلي شديد ناراحتيد؟ حضرت فرمود: «چگونه مي توان آرام بود، مگر نه اين که او براي من ربيب و بزرگ شده در دامان من بود، و براي فرزندانم برادر بود و من هم براي او پدر بودم و او را فرزند خود مي خواندم.»[2] . از سوي ديگر مردم شام از شهادت محمد شادمان شدند و معاويه اين واقعه را به مردم شام تبريک گفت.[3] .
شهادت محمد بن ابوبکر ضايعه ناگواري بود که همه دوست داران امير مؤمنان عليه السلام را به شدت متألم ساخت و بيش از همه خود امير مؤمنان عليه السلام داغدار و نگران بود. او مردم را به خاطر کوتاهي در کمک به محمد سرزنش و آن گاه فرمود: