سوي مقدمه سپاه دشمن











سوي مقدمه سپاه دشمن



موقعي که امام عليه السلام قدم به سرزمين شام نهاد براي مقابله با هر نوع يورش احتمالي دشمن دو فرمانده نيرومند خود به نام «زياد بن نضر حارثي» و «شريح بن هاني» را با نيروهايشان که همراه داشتند به عنوان مقدمه لشکر به سوي سپاه معاويه گسيل داشت، آن دو با مقدمه سپاه معاويه به فرماندهي ابوالاعور سلّمي[1] رو به رو شدند ولي نتوانستند دشمن را به صلح دعوت کنند، لذا نامه اي توسط «حارث بن جمهان جعفي» براي امام فرستادند و کسب تکليف کردند.[2] .

امام عليه السلام پس از خواندن نامه، فوراً مالک اشتر را خواست و او را از نامه آگاه ساخت و فرمود: هر چه زودتر خود را به آنان برسان و سرپرستي هر دو گروه را به عهده بگير، ولي تا دشمن را ملاقات نکرده اي و سخنانشان را نشنيده اي، آغاز به نبرد نکن، مگر آنها آغازگر جنگ باشند.

مالک به همراه نامه امام عليه السلام به سرعت خود را به آن محل رساند و وضع سپاه را منظم کرد و از آن پس طبق دستور اميرالمؤمنين عليه السلام جز دفاع از سپاه، کاري صورت نمي داد و هرگاه حمله اي از ابوالاعور رخ مي داد، تنها به دفع آن مي پرداخت. مالک چنان به قدرت خود مطمئن بود که براي معاويه شخصاً پيغام فرستاد که اگر خواهان نبرد است، خود شخصاً گام به ميدان نهد تا با هم به نبرد بپردازند و مايه خون ريزي ديگران نشود، ولي او هرگز اجابت نمي کرد تا اين که در نيمه يکي از شب ها، سپاه معاويه به سرعت عقب نشيني کرد و در سرزمين وسيعي کنار رود فرات فرود آمد و آب را به روي سپاه امام عليه السلام بست.[3] .







  1. نام ابوالاعور، عمرو بن سفيان است.
  2. تفصيل اين مطلب را در شرح حال «زياد بن نضر حارثي» و «شريح بن هاني» ملاحظه فرماييد.
  3. تاريخ طبري، ج 4، ص 566 و 567؛ وقعة صفين، ص 156 - 152.