اعزام صعصعه نزد خوارج











اعزام صعصعه نزد خوارج



در ماجراي خوارج نهروان گروهي از شيعيان حضرت علي عليه السلام از روي جهالت و ناداني دست به شورش زدند و داستان حکميت را - که خود بر اجراي آن اصرار مي ورزيدند - بهانه کرده و با حضرت امير عليه السلام مخالفت کردند و جنگ ناخواسته اي را بر آن حضرت تحميل نمودند.

اميرالمؤمنين عليه السلام به سيره پيامبر صلي الله عليه و آله هرگز در اين جنگ ها (صفين و جمل و اين جنگ) آغازگر نبود، تا شايد با مذاکره و گفت و گو از خونريزي و برادر کشي جلوگيري نمايد، بر همين اساس جمعي از افراد سرشناس و متعهد مثل عبداللَّه بن عباس، زياد بن نضر و... را براي گفت و گو به نزد خوارج اعزام کرد و آنها را به متارکه جنگ داخلي و حرکت به سوي شام، براي سرکوبي قاسطين و ستمگران فرا خواند، يکي از آن افراد که از سوي امام عليه السلام به جانب خوارج رهسپار شد و بين او و سران نهروان سخن به درازا کشيد، صعصعة بن صوحان بود، اگر چه آنها در جذب صعصعه و اهانت به ساحت مقدس اميرالمؤمنين عليه السلام کوتاهي نکردند، ولي صعصعه کمترين توجهي به سخنان آنان ننمود و بر اعتقادات خود وحمايت از علي عليه السلام پافشاري کرد، تا آن که به او گفتند: «اگر علي با ما و در جاي ما قرار مي داشت، باز هم از او حمايت مي کردي؟»

صعصعه گفت: آري، علي به هر طرف رو کند من با او خواهم بود.[1] خوارج او را مذمت کرده و گفتند: پس تو در دين خود از علي تقليد مي کني، برگرد که تو دين نداري!

صعصعه پاسخ داد:

واي بر شما! آيا از مقلد خدا تقليد نکنم که تا بهترين تقليد را انجام داده باشم!؟ علي کسي است که در دوران زندگي به راستي در راه خدا قدم برداشت، او صدّيق اعظم است که در راه خدا همواره خود را به رنج مي انداخت و هر گاه جنگ سختي پيش مي آمد پيغمبر صلي الله عليه و آله او را مي فرستاد تا قدم به ميدان جنگ نهاده و در دل دشمن فرو رود و آتش جنگ را با نابودي دشمن خاموش کند، اي خوارج کجاييد و چه مي کنيد؟ به کجا مي رويد؟ به چه کسي رو مي کنيد؟ و از چه کسي بر مي گرديد؟ از ماه درخشان و چراغ فروزان و جاده مستقيم خدايي و راه راست رو گردانيد؟ خدا شما را بکشد، مي دانيد به که دروغ مي بنديد و به چه کسي تهمت مي زنيد، مگر عقلتان را از دست داده ايد و حلم و بردباري شما را برده اند. رويتان سياه باد که مَثَل شما مَثَل کسي است که براي نوشيدن آب در دامنه کوه، چشمه آب را مي گذارد و در طلب آب به بالاي قله مي رود. آيا شما امير مؤمنان عليه السلام - وصي رسول خدا صلي الله عليه و آله - را هدف اين گفتار ناپسند قرار مي دهيد؟ شما سخت در اشتباهيد، همانا هواهاي نفساني شما خسارت و زيان آشکاري بر شما وارد کرده، دوري از رحمت خدا و بدبختي براي کافران و ستمگران است، مرتکب خسارت و زيان بزرگي گشتيد، شيطان شما را از راه راست منحرف ساخته و از دليل و برهان محروم نموده است.

پس از سخنان صعصعه، عبداللَّه بن وهب راسبي از سران خوارج به وي گفت: اي پسر صوحان، خيلي حرف زدي به مولايت بگو: با او مي جنگيم تا به حکم خدا و قرآن تن در دهد!

صعصعه گفت: اي پسر وهب، گويا تو را مي بينم که به خون خود آغشته اي و مرغان هوا اعضاي تو را مي خورند و کسي نه به خواسته ات جواب مي دهد و نه به صدايت گوش فرا مي دهد، صعصعه پس از اين گفت و گوها و سخنان کوبنده و هدايت گرانه، به نزد امام عليه السلام بازگشت.[2] .

آري، سخنان تکان دهنده و هدايت گرانه امام عليه السلام و صعصعه و ساير اصحاب، نتوانست آن گروه جاهل و نادان را هشيار نمايد؛ سرانجام دست به شمشير بردند و آتشي برافروختند که همگي آنان در شعله هاي آن سوختند و نابود شدند.







  1. سخن صعصعه مضمون همان حديث پيامبر اکرم صلي الله عليه و آله است که فرمود: «علي مع الحق و الحق مع علي، يدور حيثما دار علي».
  2. الاختصاص، ص 121.