قيس در ميان مردم مصر
سپاس خداوند را که حق را دگر باره زنده ساخت و باطل را از بين برد و ستمگران را سرکوب نمود. اي مردم، ما با بهترين فرد بعد از رسول خدا صلي الله عليه و آله بيعت نموديم، اکنون شما نيز به پاخيزيد و بر کتاب خدا و سنت و روش رسول گرامي او صلي الله عليه و آله بيعت کنيد، بنابراين اگر ما به کتاب خدا و سنت پيامبر عمل نکنيم بيعتي بر گردن شما نخواهيم داشت. بعد از سخنان قيس، مردم همگي برخاستند و با او بيعت نمودند و بزرگان و اشراف مصر همراه اهالي آن جا در مقابل قيس سر تعظيم فرود آوردند و فرمان او را گردن نهادند، و امور مردم مصر بدين سان رو به راه شد و قيس نيز نمايندگان خود را به اطراف و شهرها اعزام نمود جز دهکده اي به نام «خربتا» که مردم آن جا نسبت به کشتن عثمان اعتراض داشتند و بيعت با اميرالمؤمنين را مشکل دانستند؛ اما قيس با درايت و زيرکي آنها را هم آرام کرد که دست به طغيان نزنند و بدين ترتيب دوران شکوه مند حکومت او در مصر آغاز شد وهمه ولايات مصر با علي عليه السلام بيعت کردند و هيچ کس با قيس به جنگ و ستيز دست نزد. زماني که حضرت امير عليه السلام براي سرکوب ناکثان و پيمان شکنان به سوي بصره حرکت نمود، قيس در مصر به سر مي برد و سرگرم اداره امور اين منطقه بود، از اين رو، وي در جنگ جمل حضور نيافت.[1] . اما به فضيلت پاسداري از حريم دولت کريمه امير مؤمنان عليه السلام نايل شد و شعري که متضمن تبريک پيروزي امير مؤمنان عليه السلام بود در خدمت آن امام سرود و به ولايت آن حضرت عليه السلام تصريح کرد.[2] .
قيس به همراه هفت نفر از افراد خانواده اش و با نامه اي از اميرالمؤمنين عليه السلام به سوي مصر حرکت کرد و در اول ماه ربيع الاول (سال 36 هجري) وارد مصر شد و در اجتماع مردم بالاي منبر رفت و ابتدا دستور داد نامه امير مؤمنان عليه السلام به مردم مصر را قرائت کردند، سپس خطبه اي ايراد نمود و پس از حمد و ثناي الهي گفت: