آخرين سخن عمّار و قاتل او











آخرين سخن عمّار و قاتل او



عمّار قبل از شهادت خود وصيت کرده بود که: مرا با لباس هاي خونينم دفن کنيد تا در حضور پروردگارم حجتي عليه اين جماعت ناجوانمرد اقامه کنم.[1] از اين رو اميرالمؤمنين عليه السلام بر جنازه او نماز خواند و بدون غسل و کفن او را به خاک سپرد.[2] .

البته آن حضرت، با ساير شهداي صفين نيز اين گونه عمل کرده و اين اعتقاد شيعه است که شهيد در معرکه قتال بدون غسل و کفن به خاک سپرده مي شود و تنها بر جنازه او نماز خوانده مي شود.[3] .

ابن اثير مي نويسد: در مورد قاتل عمّار اختلاف نظر است.[4] برخي قاتل او را عمرو بن حارث خولاني، و شرکي بن سلمه مرادي و عقبة بن عامر جهني دانسته اند که ابتدا به او حمله کردند و بعد سر از پيکرش جدا نمودند و برخي قاتل او را «ابو العاديه مزني» دانسته و برخي گفته اند که عقبة بن عامر جهني ابتدا به عمّار حمله کرد و چون بر زمين افتاد ابو العاديه، آن بزرگوار را به قتل رساند و سر از پيکر مطهرش جدا کرد. عجيب آن که اين دو نفر براي گرفتن جايزه از معاويه بر سر کشتن عمّار با يک ديگر به ستيز برخاستند و هر يک مدعي بودند که عمّار را او کشته است!

عمرو عاص مي گويد: من شاهد و نظاره گر صحنه ستيز اين دو جنگجو بر سر قتل عمّار بودم و گفتم: به خدا سوگند که جدال و ستيز آن دو نيست مگر بر آتش جهنم. عمرو عاص در ادامه مي گويد: «واللَّه لوددت إني ميت قبل هذا اليوم بعشرين سنة؛ به خدا سوگند که آرزو داشتم بيست سال قبل از اين مرده بودم تا اين گونه شاهد و جزو قاتلان عمّار و گروه تجاوزکار نبودم.»[5] .

کشي از حمران بن اعين روايت مي کند که گفت: از امام باقر عليه السلام سؤال کردم که نظر شما درباره عمّار بن ياسر چيست؟ امام سه مرتبه فرمود: «رحم اللَّه عماراً؛ خداوند عمار را رحمت کند.» و سپس فرمود: او در رکاب اميرالمؤمنين عليه السلام پيکار نمود و به درجه شهادت رسيد.[6] .







  1. رجال کشي، ص 33، ح 64؛ اسد الغابه، ج 4، ص 47.
  2. اسد الغابه، ج 4، ص 47.
  3. اسد الغابه، ج 4، ص 47.
  4. ابن ابي الحديد در شرح خود ج 8، ص 24 قاتل عمّار را به نام «ابن حرّي» و مسعودي در مروج الذهب ج 2، ص 21 «ابو حواء سکسکي» و در وقعة صفين «ابن جون سکوني» ناميده شده است.
  5. اسد الغابه، ج 4، ص 47.
  6. رجال کشي، ص 29، ح 56.