پاسخ دردمندانه امام علي به برادر











پاسخ دردمندانه امام علي به برادر



حضرت در پاسخ برادرش عقيل چنين نوشت:

من عبداللَّه علي اميرالمؤمنين الي عقيل بن ابي طالب، سلام اللَّه عليک، فإني أحمدُ إليک اللَّه الذي لا إله إلا هو، اما بعد، کلأنا اللَّه و إيّاک کلاءَة مَن يخشاهُ بالغيب، انّه حميدٌ مجيد،...؛

از بنده خدا علي امير مؤمنان به عقيل بن ابي طالب، سلام خدا بر تو باد، همانا نخست با تو خداوندي را مي ستايم که خدايي جز او نيست و پس خداوند ما و تو را در کنف حمايت خود بدارد، همان کسي که در نهان از خداوند مي ترسد که خدا ستوده و بزرگوار است؛ امّا بعد، نامه ات که همراه «عبدالرحمن بن عبيد ازدي» فرستاده بودي، رسيد و در آن نوشته بودي که «عبداللَّه ابن ابي سرح» را به همراه چهل نفر از فرزندان آزادشدگان را که از قُديد[1] مي آمدند و آهنگ شام داشته اند، ديده اي. بدان که «ابن ابي سرح» از دير باز به خدا و رسول خدا و کتاب مجيدش نيرنگ زده و از راه حق بازگشته است و به کجي و انحراف گراييده است؛ بنابراين پسر ابي سرح و همه قريش را رها کن و آزادشان بگذار تا در ضلالت و گمراهي بتازند و در جدال و جدايي از حق جولان دهند، همانا که امروز، تمام عرب براي نبرد با برادرت جمع شده اند و دست به دست هم داده اند، هم چنان که در گذشته براي نبرد با پيامبر خداصلي الله عليه و آله جمع شده بودند. آنان حق او را نشناخته و فضلش را منکر شدند و به دشمني و خصومت مبادرت ورزيدند و براي او جنگ پيش آوردند و بر ضد او تمام کوشش و همه استعداد خود را به کار گرفتند، و سرانجام لشکرهاي احزاب را به سويش گسيل داشتند.

سپس حضرت در اين نامه قريش را مورد نفرين قرار داده درباره غارت گري و ظلم ضحاک در حق مردم حيره که عقيل هم در نامه اش ياد کرده بود و هم چنين ساير مسايل صحبت مي کند.[2] .







  1. قديد نام محلي نزديک مکه است.
  2. شرح ابن ابي الحديد، ج 2، ص 119.