زمانِ ملاقات عقيل با معاويه











زمانِ ملاقات عقيل با معاويه



برخي عقيده دارند که عقيل در حيات و عصر خلافت برادرش حضرت علي عليه السلام به شام نزد معاويه رفته است و دليل مي آورند که: روزي معاويه در حالي که عقيل پيش او نشسته بود، به اطرافيانش گفت: اين ابو يزيد (عقيل) اگر نمي دانست که من بهتر از برادرش هستم، پيش من نمي آمد و او را رها نمي کرد و نزد ما اقامت نمي گزيد! عقيل بلافاصله در جواب گفت: آري برادرم براي دين من بهتر است و تو براي دنياي من بهتري، و من دنيا را بر آخرت برگزيده ام و نزد تو آمده ام، ولي از خدا مسألت دارم که عاقبت مرا ختم به خير و پسنديده گرداند.[1] .

قائلين به اين قول مي گويند: از اين سخن معاويه و جواب عقيل پيداست که هنوز اميرالمؤمنين عليه السلام در قيد حيات بوده است، که چنين گفت و گويي انجام شده است.

اما قول دوم که به نظر مي رسد درست تر باشد، اين است که: عقيل در زمان حيات برادرش علي عليه السلام نزد معاويه نرفته بلکه پس از شهادت آن حضرت به معاويه پيوسته و مکرر با او مجالست داشته و کمک هاي زيادي هم دريافت کرده است. به دليل آن که عقيل پس از جنگ نهروان نامه اي براي حضرت امير عليه السلام به کوفه فرستاد، و اجازه خواست که با تمام اهل و عيال و بستگان به کوفه بيايد و به ياري آن حضرت بشتابد و از معاويه سخت مذمت مي کند (نامه در ادامه خواهد آمد) که از مجموع اين نامه استفاده مي شود، او هرگز به معاويه نپيوسته بوده بلکه با برادرش حضرت علي عليه السلام بوده است.

اما داستان فوق بر فرض صحت سند آن، نيز با اين قول که او بعد از شهادت اميرالمؤمنين عليه السلام نزد معاويه رفته است، منافاتي ندارد؛ زيرا معاويه در تعبيرش گفته است: «اگر نمي دانست که من بهتر از برادرش هستم، پيش من نمي آمد و...» يعني حاضر نمي شد نزد من آيد و دل در گرو راه و رسم برادرش علي عليه السلام مي گذاشت و به من مراجعه نمي کرد. پس مي توان اين تعبيرات را هم با مراجعه او پس از شهادت اميرالمؤمنين عليه السلام تطبيق داد. از مجموع آنچه مي توان از تاريخ فهميد اين است که عقيل پس از شهادت اميرالمؤمنين عليه السلام مکرر با معاويه ملاقات داشته و سخناني بين او و معاويه و هم نشيانش رد و بدل شده که در اين کتاب به مواردي از آن اشاره کرده ايم.







  1. ر. ک: شرح ابن ابي الحديد، ج 11، ص 250.