نقش عدي در ليلة الهرير











نقش عدي در ليلة الهرير



شبي که به فرمان حضرت علي عليه السلام تمام سپاه عراق به سپاه دشمن يعني شاميان حمله کردند در آن شب با شمشير و گرز آهنين هر دو سپاه به جان هم افتادند و صدايي جز ضربه هايي که بر سرها مي خورد، شنيده نمي شد حتي در آن شب وقت نماز سپري شد و هيچ کس جز با گفتن تکبير نتوانست نماز گزارد (نماز در ميدان جنگ اگر ممکن نشد، چنين خوانده مي شود) آن شب، جمع زيادي کشته شدند و آن شب را «ليلة الهرير» ناميده اند.

در آن شب، کار مردم درهم شد، بيشتر پرچم داران از مراکز خود دور افتادند. ياران علي عليه السلام نيز پراکنده شدند و حضرت شبانه به نزد رزمندگان قبيله ربيعه رفت و ميان آنان بود. در نتيجه کار و هدايت جنگ به راستي دشوار گرديد، در اين ميان، عدي بن حاتم که نگران جان امام عليه السلام بود، به جست و جو پرداخت چون او را در قرارگاهي که از او جدا شده بودند، نيافت بيشتر به تکاپو افتاد تا آن حضرت را در ميان نيزه داران قبيله ربيعه يافت، او با مشاهده امام عليه السلام عرض کرد: اي اميرالمؤمنين، اينک که شما زنده و سالميد، کار آسان است، من اين راه را نزد شما نيامدم مگر اين که پا روي اجساد کشتگان گذشته ام، و اين جنگ براي سپاه معاويه سالاري باقي نگذاشته است، پس به جنگ ادامه دهيد تا خداوند پيروزت بدارد، و بدانيد که ميان سپاه ما هنوز دلير مرداني باقي هستند که اين مهم را به انجام برسانند.

در همين حال اشعث بن قيس و سعيد بن قيس نيز پيام هاي اميد بخش که نشان پيروزي بر دشمن داشت به امام عليه السلام دادند. امام عليه السلام به افراد قبيله ربيعه فرمود: شما زره و نيزه من هستيد. عدي نيز در فضايل ربيعه سخن گفت. آن گاه کارزار سختي در گرفت وسپاه شام شکست سختي خورد، به گونه اي که معاويه به فکر فرار افتاد، اما از کار خود پشيمان شد و از قبيله «عک» و «اشعري» براي حفظ جان خود کمک خواست.[1] .







  1. وقعة صفين، ص 402؛ شرح ابن ابي الحديد، ج 8، ص 58.