عثمان بن حنيف و اندوه امام











عثمان بن حنيف و اندوه امام



عثمان بن حنيف وقتي از حبس مهاجمان بصره يعني طلحه و زبير نجات يافت، او را بين ماندن در بصره يا رفتن مخير کردند، اما او بي درنگ از بصره خارج شد و خود را در ربذه (بين بصره و کوفه) به محضر اميرالمؤمنين عليه السلام رساند او همين که نگاهش به جمال منور علي عليه السلام افتاد، اشک از چشمانش جاري شد و عرضه داشت: اي اميرالمؤمنين، تو مرا پيرمرد و با محاسن فرستادي اما اينک جوان و بي مو برگشتم.[1] .

اميرالمؤمنين عليه السلام وقتي او را اين گونه يافت، بسيار ناراحت شد و او را به پاداش و اجر معنوي بشارت داد. به گفته ابومخنف حضرت سه مرتبه کلمه استرجاع «إنّا للَّه و إنّا اليه راجعون» را بر زبان آورد و آن گاه وي تمام قضاياي بصره را به سمع امام عليه السلام رساند.[2] .

اندوه امام عليه السلام را مي توان از نامه اي که براي جرير بن عبداللَّه بجلي که از زمان عثمان در مرز همدان حکومت مي راند، دريافت؛ زيرا در آن نامه شکوه اي جان کاه از رفتار طلحه و زبير و نقض عهد و پيمانشان را يادآور مي شود و در آن نامه از رفتار ناپسند و غير اسلامي و انساني آن دو با نماينده اش عثمان بن حنيف را يادآور مي گردد[3] .







  1. کامل ابن اثير، ج 2، ص 326؛ تاريخ طبري، ج 4، ص 480؛ شرح ابن ابي الحديد، ج 9، ص 321.
  2. شرح ابن ابي الحديد، ج 9، ص 321.
  3. وقعة صفين، ص 15.