گفتگوي عبداللَّه با عايشه











گفتگوي عبداللَّه با عايشه



عبداللَّه بن عامر نقل مي کند: هنگامي که عايشه براي جنگ با اميرالمؤمنين عليه السلام عازم بصره بود، عبداللَّه بن بديل نزد او رفت و او را سوگند داد و گفت: آيا مگر از تو نشنيديم که از رسول خدا نقل مي کردي که فرمود: «علي غّ مَعَ الحَقِّ و الحَقِّ مَعَ علي، لن يَفتَرِقا حتَي يَرِدا عَليَّ الحَوضَ؛ علي با حق است و حق با علي، و اين دو هرگز ازهم جدا نمي شوند تا کنار حوض بر من وارد شوند؟»

عايشه گفت: چرا من اين حديث را از رسول خدا شنيده و نقل کرده ام.

عبداللَّه گفت: پس چرا مي خواهي بر ضد علي عليه السلام قيام کني؟

عايشه جواب داد: «دعوني، و اللَّهِ لَودِدتُ أنّهم تفانوا جميعاً؛ به خدا قسم، دوست مي داشتم همه آنها يکديگر را فنا و نابود مي کردند.»[1] .

عايشه به گفتن همين جمله، اکتفا کرد اما به راه خود ادامه داد و حاضر نشد از جنگ با علي عليه السلام دست بردارد، معلوم مي شود عايشه با علم به اين که راه او بر باطل است باز هم بر خلاف اعتقادش براي جنگ با حجت خدا علي بن ابي طالب به بصره رفت و جنگ خانمان سوز جمل را به پا کرد.







  1. الجمل، ص 433.