اصل مشورت در خانواده
پدر خانواده بايد با بچّه ها، با همسر، مشورت کند تبادل افکار کند که مشورت ارزشمند است، و شخصيّت را در بچّه ها و همسر، شکوفا مي کند که حضرت اميرالمؤمنين عليه السلام فرمود: لَا غِنَي کَالْعَقْلِ؛ وَلَا فَقْرَ کَالْجَهْلِ؛ وَلَا مِيرَاثَ کَالْأَدَبِ؛ وَلَا ظَهِيرَ کَالْمُشَاوَرَةِ.[1] . «هيچ بي نيازي چون عقل، و هيچ فقري چون ناداني نيست، هيچ ارثي چون ادب، و هيچ پشتيباني چون مشورت نيست.» امّا بايد توجّه داشت که مدير خانواده بايد تصميم نهائي را بگيرد، و در مشورت ها و تضاد خواسته ها و انديشه ها اوست که بايد اختلافات را برطرف سازد. و چون تصميم نهائي با مرد است نبايد به هر خواسته اي از بچّه ها و همسر عمل کند. بايد بگونه اي مشورت کند، تصميم بگيرد که اعضاء خانواده او را کمک کنند و بدانند که او تصميم نهائي را مي گيرد که فرمود: فَاتَّقُوا شِرَارَ النِّسَاءِ، وَکُونُوا مِنْ خِيَارِهِنَّ عَلَي حَذَرٍ، وَلَا تُطِيعُوهُنَّ فِي الْمَعْرُوفِ حَتَّي لَا يَطْمَعْنَ فِي الْمُنْکَرِ.[2] . «پس، از زنان بد، بپرهيزيد و مراقب نيکانشان باشيد، در خواسته هاي نيکو، همواره فرمانبردارشان نباشيد تا درانجام منکرات طمع ورزند.»
همانگونه که در مديريت هاي گوناگون اصل مشورت کارساز است و نقش تعيين کننده دارد، در مديريت خانواده نيز اصل مشورت نقش تعيين کننده اي دارد.
1- تحف العقول ص 201 و 89 و 94: ابن شعبه حراني (متوفاي 380 ه) 2- اصول کافي ج1 ص26 ح25: کليني (متوفاي 328 ه) 3- کتاب أمالي ص 193: شيخ صدوق (متوفاي 381 ه) 4- دستور معالم الحکم ص17 الباب الاوّل:قاضي قضاعي(متوفاي454ه) 5- غرر الحکم ص 289 / ج 4 ص 52: آمدي (متوفاي 588 ه) 6- غرر الحکم ج 3 ص 438: آمدي (متوفاي 588 ه) 7- کتاب بصائر و ذخائر: ابو حيان توحيدي (متوفاي 380 ه) 8- عقد الفريد ج 2 ص 252: ابن عبد ربه مالکي (متوفاي 328 ه) 9- کنز العمال ج 8 ص 236: متقي هندي حنفي 10- کتاب أمالي ص146 ح53/240 م5: شيخ طوسي (متوفاي 460 ه). 1- تذکرة الخواص ص79: ابن جوزي حنفي (متوفاي 654 ه) 2- قوت القلوب ج 1 ص 282: ابوطالب مکي (متوفاي 382 ه) 3- فروع کافي ج5 ص517 ح5 وج2 ص63: کليني (متوفاي 328 ه) 4- کتاب مسترشد ص418 ط جديد: طبري شافعي (متوفاي 310 ه) 5- شرح قطب رواندي ج 1 ص 310: ابن راوندي (متوفاي 573 ه).