مديريت اجتماعي











مديريت اجتماعي



مديريت سياسي (قسمت خطبه ها)

امام علي عليه السلام در نامه 6 و19 و26 و27 و29 و31 و33 و35 و42 و46 و47 و48 و53 و60 و62 و67 و70 و76

به مديريت اجتماعي توجه مي کند:

در نامه 6 به بيعت عمومي مردم و نقش مردم در انتخاب رهبر اشاره مي فرمايد؛

و در نامه 19 فرماندار خويش را به کسب رضايت مردم فرامي خواند؛

و در نامه 26 کارگزاران بيت المال را به روش هاي صحيح برخورد با مردم دعوت مي کند؛

و در نامه 27 فرماندار مصر محمدبن ابي بکر را به خوش رفتاري با مردم فرا مي خواند؛

و در نامه 29 مردم بصره را به رعايت نظم و قانون دعوت مي کند؛

و در نامه 31 شيوه هاي دوست يابي و رعايت حقوق دوستان و روش هاي صحيح زندگي اجتماعي را به فرزندش آموزش مي دهد؛

و در نامه 33 فرماندار مکّه را به رعايت حقوق حجّاج بيت اللَّه الحرام و رفع مشکل مسکن آنان سفارش مي کند؛

و در نامه 35 کوفيان را در ترک کمک به مردم مصر نکوهش مي کند؛

و در نامه 42 از فرماندار عزل شده دلجوئي به عمل مي آورد؛

و در نامه 46 فرماندار خويش را به شيوه هاي مردم داري و محبّت به مسلمين و خدمت به محرومان فرامي خواند؛

و در نامه 47 فرزندان خويش را به عدالت و حق گرايي و احسان به همسايگان و محرومان سفارش مي کند؛

و در نامه 48 معاويه را از ستم به مردم و ظلم به محرومين برحذر مي دارد؛

و در نامه 53 مالک اشتر را به استقرار نظم اجتماعي و پرداختن حقوق اقشار گوناگون جامعه و خوشرفتاري با مردم دستور مي دهد؛

و در نامه 60 سربازان شرکت داده در مانور نظامي را از تعرّض به اموال ديگران برحذر مي دارد؛

و در نامه 62 مردم مصر را به حق گرايي و ستم ستيزي و عبرت گرفتن از تاريخ گذشتگان دعوت مي کند؛

و در نامه 67 فرماندار مکّه را به خوشرفتاري با مردم و حجّاج بيت اللَّه الحرام دستور مي دهد؛

و در نامه 70 فرماندار مدينه را به عدالت گرايي و واقع بيني فرا مي خواند؛

و در نامه 76 فرماندار بصره را به خوش رفتاري با مردم و عدالت در رفتار و پرهيز از غضب سفارش مي کند.

با توجّه به موارد فراوان و گوناگون ياد شده با اين واقعيت آشنا مي گرديم که مباحث ارزشمند مديريت در تمام جوانب گسترده آن در نهج البلاغه مطرح است.

زيرا نهج البلاغه همراه با اداره صحيح کشور اسلامي تحقّق يافته است، و روش ها و شيوه هاي صحيح مديريت در آن مطرح شده و واقعيّت هاي زندگي سياسي، اجتماعي، فرد و جامعه از نظر کاربردي معرّفي شده اند با اين تفاوت که:

حضرت اميرالمؤمنين عليه السلام از ديدگاه وحي الهي واقعيّت ها را مي نگريست و مي شناساند، امّا ديگر نظريّه پردازان جهان با انواع تجربه ها، تحليل ها، برّرسي ها، پس از سالها تلاش به اُفق روشن مرزهاي دانش عَلَوي راه يافته اند.

و ديگر آنکه «مديريت خانواده» در نگاه حضرت اميرالمؤمنين عليه السلام والاترين نوع مديريت ها است.

زيرا در تمام انواع مديريت ها نقش تعيين کننده دارد.