عفو و گذشت











عفو و گذشت



عايشه چون اميرالمؤمنين علي عليه السلام را ديد گفت:

اي علي حال که پيروز شدي، نيکي کن.

امام علي عليه السلام رو به محمّد بن ابي بکر کرد و فرمود:

کنار خواهر خويش باش و نگذار که غير از تو کسي به نزديکي هودج او بيايد.

محمد دويد و دست به درون هودج بُرد که عايشه را از هودج بيرون آورد.

عايشه گفت:

تو کيستي که دست تو به جامه من رسيده است.

محمد گفت:

من هستم، اي خواهر، چه اشتباه بزرگي کردي و آبروي خويش بُردي و خود را در معرض نابودي قرار دادي.

سپس او را در شهر بصره در منزل عبداللَّه بن خلف الخزاعي که عايشه پيش از آن در آنجا سکونت داشت، فرود آورد.

امام علي عليه السلام او را عفو کرد و همراه زناني که به ظاهر لباش مردانه داشتند به مدينه رساند.

وقتي مقداري از بصره دور شدند، عايشه از اميرالمؤمنين علي عليه السلام شکايت کرد که:

او مرا با جمعي از مردان به مدينه فرستاد.

زني شتر خويش به نزديک او راند و روي خود باز کرد و گفت:

اي عايشه ما همه زن هستيم که به لباس مردان در خدمت تو قرار گرفته ايم.

علي عليه السلام به ما دستور داد که در شکل مردان همراه تو باشيم تا کسي در طول راه به چشم بد بر ما ننگرد.

چون عايشه به مدينه رسيد، به حجره خويش رفت و آن زنان را با وضع خوبي به طرف بصره بازگرداند و از آن همه کاري که کرده بود، پشيمان شد.

در جنگ جَمَل لشگر عايشه سي هزار مرد از سوار و پياده و لشگر اميرالمؤمنين علي عليه السلام سوار و پياده بيست هزار نفر بودند.

از لشگر علي عليه السلام هزار و هفتصد نفر و از اصحاب جمل نه هزار مرد کشته شد.

از قبيله ازد چهار هزار نفر؛

از قبيله ضبّه دو هزار نفر؛

از بني ناجيه چهارصد نفر؛

از بني بکربن وايل هشتصد نفر؛

از بني حنظلة نهصد نفر؛

و از بني عدي و موالي ايشان نُهصد تَن کشته شدند.