طبقات اجتماعي و ارتش











طبقات اجتماعي و ارتش



وقتي تمام موجودات حياتي از انواع ابزار دفاعي برخوردارند، آيا جامعه انساني بدون ابزار دفاعي دوام مي آورد؟ و به تکامل مي رسد؟

اينجاست که ارتش، سپاه، نيروهاي انتظامي و اصل دفاع، به عنوان يک ضرورت حياتي، در جامعه الهي مطرح است که بدون آن نمي توان به تکامل رسيد.

حضرت اميرالمؤمنين عليه السلام امور نظامي را در متن جامعه اسلامي پذيرفته و از نظر جامعه شناسي آن را يکي از طبقات اجتماعي معرّفي مي فرمايد که به فرمانده کلّ نيروهاي مسلّح خود، مالک اشتر در نامه 53 نوشت:

«وَاعْلَمْ أَنَّ الرَّعِيَّةَ طَبَقَاتٌ لَا يَصْلُحُ بَعْضُهَا إِلَّا بِبَعْضٍ، وَلَا غِنَي بِبَعْضِهَا عَنْ بَعْضٍ:

فَمِنْهَا جُنُودُ اللَّهِ،

وَمِنْهَا کُتَّابُ الْعَامَّةِ وَالْخَاصَّةِ،

وَمِنْهَا قُضَاةُ الْعَدْلِ،

وَمِنْهَا عُمَّالُ الْأِنْصَافِ وَالرِّفْقِ،

وَمِنْهَا أَهْلُ الْجِزْيَةِ وَالْخَرَاجِ مِنْ أَهْلِ الذِّمَّةِ وَمُسْلِمَةِ النَّاسِ،

وَمِنْهَا التُّجَّارُ وَأَهْلُ الصِّنَاعَاتِ

وَمِنْهَا الطَّبَقَةُ السُّفْلَي مِنْ ذَوِي الْحَاجَةِ وَالْمَسْکَنَةِ، وَکُلٌّ قَدْ سَمَّي اللَّهُ لَهُ سَهْمَهُ، وَوَضَعَ عَلَي حَدِّهِ فَرِيضَةً فِي کِتَابِهِ أَوْ سُنَّةِ نَبِيِّهِ صلي الله عليه وآله وسلم عَهْداً مِنْهُ عِنْدَنَا مَحْفُوظاً.»

(اي مالک بدان! مردم از گروه هاي گوناگوني مي باشند که اصلاح هر يک جز با ديگري امکان ندارد، و هيچ يک از گروه ها از گروه ديگر بي نياز نيست، از آن قشرها، لشگريان خدا، و نويسندگان عمومي و خصوصي،

قضات دادگستر،

کارگزاران عدل و نظم اجتماعي،

جزيه دهندگان،

پرداخت کنندگان ماليات،

تجّار و بازرگانان،

صاحبان صنعت و پيشه وران،

و طبقه پايين جامعه از نيازمندان و مستمندان مي باشند، که براي هريک خداوند سهمي مقرّر داشته، و مقدار واجب آن را در قرآن يا سنّت پيامبر صلي الله عليه وآله وسلم تعيين کرده که پيماني از طرف خداست و نگهداري آن بر ما لازم است.)

امام علي عليه السلام در تبيين طبقات اجتماعي جامعه، و شرح زنجيره طبقات، ابتداء امور نظامي و نظاميان و ارتش را مطرح مي کند.

زيرا آن را با توجّه به اصل «ضرورت دفاع»، عامل بقاء و تداوم ارزش هاي اخلاقي و معنوي جامعه توحيدي مي داند که شکل گيري اخلاق نظامي بر همين اساس ممکن مي گردد و معنا پيدا مي کند.