پرهيز دادن مردم از ستاره شناسي
امام عليه السلام با سپاه خود که بالغ بر شصت و هشت هزار و دويست نفر بود[3] بسوي نهروان حرکت کرد و در نهروان با خوارج روبرو شدند. آنها چون امام عليه السلام را ديدند به آواز بلند گفتند: لا حُکْمَ اِلاّ لِلّهِ وَ لَوْ کَرِهَ الْمُشْرِکُونَ امام عليه السلام بردباري نمود و نخست پيغام فرستاد که: «کشندگان برادران ما را به ما تحويل دهيد تا ما به قصاص، آنها را بکشيم، آنگاه من شما را به حالِ خود مي گذارم و براي جنگ بسوي اهل شام حرکت مي نمايم، شايد خداوند قلب هاي شما را به پاکي تغيير دهد و شما را از اين گمراهي برگرداند.» در پاسخ، پيام فرستادند که: ما گشندگان ياران تو هستيم و در قتل آنها شرکت کرده ايم، زيرا که خون آنها و شما را مباح مي دانيم.[4] .
اي مردم، از فرا گرفتن علم ستاره شناسي براي پيشگويي هاي دروغين، بپرهيزيد، جز آن مقدار از علم نجوم که در دريانوردي و صحرانوردي به آن نياز داريد، چه اينکه ستاره شناسي شما را به غيب گويي و غيب گويي به جادوگري مي کشاند، و ستاره شناس چون غيب گو، و غيب گو چون جاودگر و جادوگر چون کافر و کافر[1] در آتش جهنّم است. با نام خدا حرکت کنيد.»[2] .
1- کتاب صفين: ابراهيم بن ديزيل المحدث (متوفاي 281ه) 2- کتاب أمالي ص338 مجلس64 حديث16: شيخ صدوق (متوفاي 381 ه) 3- عيون الجواهر (بنقل از فرج المهموم): شيخ صدوق (متوفاي 381 ه) 4- فرج المهموم ص 57 و 59: سيدبن طاووس (متوفاي 664 ه) 5- أنساب الاشراف ج2 ص368 ح437: بلاذري (متوفاي 279 ه) 6- تذکرة الخواص ص145: ابن جوزي حنفي (متوفاي 567 ه) 7- کتاب احتجاج ج1 ص560 ط جديد: طبرسي (متوفاي 588 ه) 8- زهر الاداب: ابواسحاق قيرواني(حدود 425 ه) 9- کنزالفوائد ص 165: کراجکي (متوفاي 449 ه) 10- بحارالانوار ج 55 ص 258 ح50: مجلسي (متوفاي 1110 ه) 11- انوار النعمانيه ج1 ص195: جزائري (متوفاي 1112ه) 12- بحارالانوار ج33 ص362 ح596: جزائري (متوفاي 1112ه) 13- ربيع الابرار ج1 ص108 ح93 ب2: زمخشري معتزلي (متوفاي 538ه).