جريان انتصاب امام علي بر ولايت












جريان انتصاب امام علي بر ولايت



(يا اَيُهَا الرَّسُولُ بَلِّغْ ما اُنْزِلَ اِلَيکَ مِنْ رَبِّکَ وَاِنْ لَمْ تَفْعَلْ فَما بَلَّغْتَ رِسالَتَهُ، وَاللهُ يَعْصِمُکَ مِنَ النّاسِ، اِنَّ الله لا يَهدِي الْقَوْمَ الْکافِرينَ.[1] .

اي پيامبر، آنچه از طرف پروردگارت بر تو نازل شده است را کاملا (به مردم) ابلاغ کن و اگر چنين نکني رسالت او را انجام نداده اي، و خداوند تو را از (خطرات) مردم نگاه مي دارد و خداوند جمعيت کافران را هدايت نمي کند.

[صفحه 8]

(عن ابن عباس في قوله تعالي: يا ايها الرسول بلغ ما انزل اليک...) قال: نزلت في عليـ عليه السلام ـ ، أمر رسول الله صلي الله عليه وآله وسلم ـ اَنْ َيبْلُغَ فيه، فأَخَذَ رَسول اللهِـ صلي الله عليه وآله وسلم ـ بيدِ عليٌـ عليه السلام ـ فقال: من کنت مولاهُ فعليٌ مولاه اللّهُمَّ وال من والاه و عاد من عاداه)[2] .

از ابن عباس در مورد اين آيه شريفه «يا ايها الرسول بلغ ما انزل اليک من ربک...» روايت شد که گفت، در مورد عليـ عليه السلام ـ نازل شد. (خداوند در اين آيه) به پيامبرش فرمان داد که در مورد علي ـ عليه السلام ـ تبليغ نمايد. (ولايت) عليـ عليه السلام ـ را ابلاغ کند. پس پيامبر اکرم ـ صلي الله عليه وآله وسلم ـدست علي ـ عليه السلام ـ را گرفت و فرمود: هر کس که من آقا و مولايش هستم، پس علي آقا و مولاي اوست، خداوندا دوست بدار هر کس او را دوست بدارد و دشمن بدار هر کسي با او دشمني مي کند. 9ـ ولايت امام عليـ عليه السلام ـ کمال دين و اتمام نعمت

(اَلْيَوْمَ اَکْمَلْتُ لَکُمْ دينَکُمْ وَ اَتْمَمْتُ عَلَيْکُمْ نِعْمَتي وَ رَضيتُ لَکُمُ الاِسْلامَ ديناً)[3] .

امروز دين شما را به حد کمال رسانيدم و بر شما نعمت خود را تکميل نمودم، و اسلام را به عنوان آيين (جاودان) براي شما پذيرفتم.

ابو سعيد خدري مي گويد: وقتي اين آيه بر پيامبر اکرم صلي الله عليه وآله وسلم ـنازل شد، حضرت صلي الله عليه وآله وسلم ـفرمودند:

(اللهُ اکبرُ عَلي اِکْمالِ الدّينِ وَاِتْمامِ النِّعْمَةِ وَرِضَا الرَّبِ بِرِسالَتي وَ وِلايَةِ عليِّ بنِ ابي طالب مِنْ بَعْدي.)

«الله اکبر بر تکميل شدن دين و اتمام نعمت پروردگار و خشنودي خداوند از رسالت من و ولايت علي بعد از من.»[4] .

[صفحه 9]


صفحه 8، 9.








  1. مائده/67.
  2. سيوطي، تفسير الدرالمنثور، ج 2، ص 327، ذيل آيه شريفه. ـ فخر رازي، تفسيرالکبير، ج 3، ص 636، ذيل آيه شريفه. ـ ترجمة الامام علي ابن ابيطالبـ عليه السلام ـ ، (با مشخصات سابق)، ج 2، ص 86، حديث 589.ـ شيخ سليمان قندوزي حنفي، ينابيع الموده، ص 140، باب 39.ـ شهاب الدين آلوسي شافعي، روح المعاني، ج 6، ص 172، ذيل آيه شريفه. ـ قاضي شوکاني، فتح القدير، ج 3، ص 57.ـ و دهها کتاب ديگر که نقل آنها از حوصله اين مختصر خارج است.
  3. مائده/4.
  4. فرائد السمطين، (با مشخصات سابق)، ج 1، ص 74. ـ ابن کثير در تفسير خود، ج 2، ص 491، ذيل آيه شريفه. ـ البدايه و النهايه، (با مشخصات سابق)، جلد 7، ص 347. ـ گنجي شافعي، کفاية الطالب، ص 60، باب 62. ـ سيوطي، تفسير الدرالمنثور، ج 2، ص 284، ذيل آيه شريفه. ـ ابن مغازلي شافعي، المناقب، ص 19، حديث 24. ـ و دهها کتاب ديگر که نقل آنها از حوصله اين مختصر خارج است.