غم انگيزترين روزهاي زندگاني علي











غم انگيزترين روزهاي زندگاني علي



رسول خدا دو ماه پس از بازگشت از سفر حج به جوار خدا رفت. مي توان گفت غم انگيزترين روزهاي زندگاني علي (ع) دو روز بوده است. روزي که رسول الله رحلت کرد و روزي که زهرا (س) را به خاک سپرد.

رسول خدا در بستر بيماري افتاد و جان به جان آفرين سپرد. در اين هنگام علي (ع) در کنار بستر او بود. او در اين باره چنين مي گويد:

«رسول خدا جان سپرد در حالي که سر او بر سينه ي من بود و شستن او را عهده دار گرديدم، و فرشتگان ياور من بودند و از خانه و پيرامون آن فرياد مي نمودند. پس چه کسي سزاوارتر است بدو از من چه در زندگي و چه پس از مردن».

در حالي که علي (ع) و بني هاشم در خانه ي پيغمبر (ص) گرد آمده بودند و از فراق او اشک مي ريختند، مردمي از مهاجر و انصار از گوشه و کنار به راه افتادند و در جايي که به سقيفه ي بني ساعده معروف بود فراهم آمدند تا تکليف حکومت را روشن کنند. چنانکه

[صفحه 16]

هر مسلمان مي داند، سنت اسلامي است که در شستن، نماز خواندن، و به خاک سپردن مرده شتاب کنند. اين سنت درباره ي عموم مسلمانان است و انجام چنين مراسم درباره ي رسول خدا (ص) فضيلتي ديگر دارد. بايد پرسيد چرا آنان نخست براي درک اين فضيلت گرد نيامدند؟ چرا به خانه ي پيغمبر (ص) نرفتند و بازماندگان او را تسليت نگفتند؟ خطري پيش آمده بود؟ آري! همان خطر که قرآن مسلمانان را از آن بر حذر داشت.

«اگر محمد بميرد يا کشته شود شما به گذشته ي خود باز مي گرديد؟»

آن روز که رسول اين آيه را بر آنان خواند، شايد گفته باشند نه. اما هنوز بدن او را به خاک نسپرده بودند که همچشمي جنوبي و شمالي آغاز شد. جنوبي ها گفتند:

- «ما پيغمبر (ص) را خوانديم. او را پناه داديم و ميان ما زندگي کرد و درگذشت، پس حکومت حق ماست» شماليان گفتند:

- «ما خويشان پيغميريم او از قريش است و ما از قريش پس حق او به ما مي رسد.»

به هر حال جدال بالا گرفت، ابوبکر با خواندن روايتي که «امامت خاص قريش است»، انصار را از ميدان به در کرد. انصار هم يکدل و يک سخن نبودند. بعضي مهاجران حاضر هر يک به ديگري تعارف کرد و سر انجام ابوبکر را پيش افکندند. نتيجه آنکه در آن مجلس علي (ع) را که دو ماه پيش پيغمبر (ص) به جانشيني گمارده بود محروم ساختند.


صفحه 16.