برانداختن بتهايي كه در خانه كعبه نهاده بود











برانداختن بتهايي که در خانه کعبه نهاده بود



در سال هشتم از هجرت مکه گشوده شد. علي (ع) بتهايي را که در خانه ي کعبه نهاده بودند، برانداخت و براي افکندن بتها بر دوش پيغمبر (ص) بالا رفت. با فتح مکه قريش خواه و ناخواه تسليم شدند. پس از نبرد حنين ثقيف نيز دست از مقاومت کشيد. با مسلماني پذيرفتن اين دو خاندان بزرگ عرب، ديگر قبيله ها ايستادگي را بي نتيجه ديدند.

علي (ع) علاوه بر شرکت در غزوه ها که رسول خدا (ص) خود در آنها حاضر بود، فرماندهي چند سريه را به عهده داشت. از آن جمله سريه اي است که در سال ششم هجري به سوي نبي سعد به فدک روانه شد. به رسول خدا خبر دادند، بني سعد مي خواهند يهوديان خيبر را ياري دهند. پيغمبر علي (ع) را با صد تن به سر وقت آنان فرستاد. علي (ع) با مردم خود شبها راه مي رفت و روز را کمين مي کرد چون به آبي که «هَمْج» نام داشت و ميان خيبر و فدک بود رسيد. مردي را ديد و از او حال بني سعد را پرسيد. گفت: «اگر مرا امان دهيد شما را به سر وقت آنان مي برم». چون امانش دادند، وي آنان را بر سر بني سعد برد و در اين سريه غنيمت قابل ملاحظه اي به دست مسلمانان افتاد.

در سال دهم از هجرت رسول خدا (ص)، علي(ع) را به يمن فرستاد. قبيله همدان

[صفحه 15]

همگي در يک روز اسلام آوردند. علي (ع) داستان را براي رسول خدا (ص) نوشت و پيغمبر (ص) سه بار فرمود: «سلام بر مردم همدان باد.» سپس مردم يمن پي در پي رو به اسلام آوردند و علي (ع) به پيغمبر (ص) نامه نوشت و رسول الله شکر خداي را به جا آورد.

در سال دهم رسول خدا به حج رفت و احکام آن را به مردم تعليم فرمود و در خطبه ي معروف خود گفت:

«مردم! نمي دانم شايد سالي ديگر شما را در اينجا ببينم يا نه. از امروز خون و مال شما بر يکديگر حرام است تا آنکه خدا را ديدار کنيد».

هنگام بازگشت از مکه در منزل جُحْفه (آنجا که کاروان ها از يکديگر جدا مي شوند و غديرخم نام گرفته است) به امر خدا مردمان را ايستاداند و در آن مجمع علي (ع) را به جانشيني خود به آنان شناساند و فرمود:

«هر کس من مولاي اويم علي مولاي اوست».


صفحه 15.