تربيت علي در کنار رسول خدا
«در پي او بودم چنانکه شتر بچه در پي مادر، هر روز براي من از اخلاق خود نشانه اي بر پا مي داشت و مرا به پيروي آن مي گماشت». هر چه بيشتر مي باليد رسول خدا بيشتر به او و تربيت او مي افزود و او در اين باره چنين فرمود: «آنگاه که کودک بودم مرا در کنار خود نهاد و بر سينه ي خويشم جا داد. و مرا در بستر خود مي خوابانيد؛ چنانکه تنم را به تن خويش مي سود و بوي خوش خود را به من مي بويانيد». هنگامي که رسول خدا در کوه حرا به رتبت پيمبري مشرف گرديد و به خانه بازگشت، در خانه ي او خديجه، علي (ع) و زيد پسر حارثه به سر مي بردند. او حالت و رسالت خود را بيش از آنکه به ديگران بگويد به اين سه تن گفت و هر سه، بي هيچ چون و چرا بدو گرويدند. باور داشتني است که علي (ع) نخستين مرد در پذيرفتن دين اسلام باشد. او در اين باره چنين مي گويد: «هر سال در حرا خلوت مي گزيد. من او را مي ديدم و جز من کسي وي را نمي ديد. آن هنگام جز خانه اي که رسول خدا و خديجه در آن بود در هيچ خانه اي مسلماني راه نيافته بود. من سومين آنان بودم. روشنايي وحي و پيامبري را مي ديدم و بوي نبوت [صفحه 9] را مي شنودم». و در جاي ديگر مي گويد: «هيچ کس پيش از من به پذيرفتن دعوت حق نشتافت، و چون من صله ي رحم و افزودن در بخشش و کرم نيافت». در آغاز اسلام، خواندن مردم به مسلماني پنهاني بود. اين مدت را سه سال نوشته اند و چون آيه ي «وَأَنِذِرْ عَشِرَتَکَ الأقْرَبيِنَ» نازل شد پيغمبر (ص) به علي (ع) گفت: «خدا مرا فرموده است خويشاوندان نزديکم را به پرستش او بخوانم. گوسفندي بکش و صاعي نان و قدحي شير فراهم کن». علي (ع) چنان کرد. در آن روز چهل تن يا نزديک به چهل تن از فرزندان عبدالمطلب فراهم آمدند، و همگي از آن خوردني سير شدند. اما همين که رسول خدا (ص) خواست سخنان خود را آغاز کند، ابولهب گفت: «او شما را جادو کرد». و مجلس به هم خورد. روزي ديگر پيغمبر (ص) آنان را خواند و گفت: «اي فرزندان عبدالمطلب! گمان ندارم کسي از عرب براي مردم خود بهتر از آنچه من براي شما آورده ام آورده باشد. دنيا و آخرت را براي شما آورده ام». آنگاه رسالت خود را به خويشاوندان رساند و گفت: «کدام يک از شما مرا در اين کار ياري مي کند تا برادر و وصيّ من و خليفه ي من در ميان شما باشد؟» همه خاموش ماندند. علي (ع) گفت: «اي فرستاده ي خدا آن منم». پيغمبر (ص) فرمود: «اين وصي من وخليفه ي من در ميان شماست.سخن او را بشنويد و از او فرمان بريد». از اين روز علي (ع) به جانشيني و وصايت رسول خدا (ص) گماشته شد.
تربيت علي (ع) در کنار رسول خدا (ص) انجام گرفت. ابوطالب که در کودکي سرپرستي محمد (ص) را بر عهده گرفت، فرزندان و عيال بسيار داشت. قريش را سالي سخت پديد آمد. محمد (ص) عموي خود عباس را گفت: «برادرت ابوطالب نانخور فراوان دارد و چنين که مي بيني مردم در سختي به سر مي برند، بيا نزد او برويم و از آنان بکاهيم. من از پسران او يکي را بر مي دارم تو هم يکي را، و سرپرست آنها مي شويم». عباس پذيرفت. نزد ابوطالب رفتند و داستان را با او در ميان نهادند. ابوطالب گفت: «عقيل را برايم بگذاريد و هر چه خواهيد بکنيد». محمد (ص) علي (ع) را و عباس جعفر را گرفت. از اين رو علي (ع) در خانه ي محمد (ص) و در دامان او پرورده شد و خود در اين باره چنين گويد:
صفحه 9.