في كل جرعة شرقة و معكل اكلة غصة











في کل جرعة شرقة و معکل اکلة غصة[1]



.

(در هر جمله اي يک بار آب[2] در گلو در[3] ماندني است، و با هر طعام خوردني يکبار طعام[4] در گلو در[5] گرفتني است.)[6] للّه للّه للّه

معني اين کلمه به تازي:

خير الدنيا مختلط بشرها و نفعها ممتزج بضرها، فمع کل فرحة ترحة، و مع کل حبرة عبرة، و مع کل ربح خسار، و مع کل خمر خمار، و مع کل صحة علة،[7] و مع کل عزة ذلة، و مع کل عشرة عسرة،[8] و مع کل منحة محنة.

معني اين کلمه به پارسي:

در دنيا هيچ گل بي خار، و هيچ مي بي خمار، و هيچ شادي بي غم، و هيچ راحت بي الم[9] نيست.


نيک و بد، بيش و کم، صلاح و فساد
هست آميخته در اين عالم


هيچ راحت نديد کس بي رنج
هيچ شادي نديد کس بي غم


O الاعجاز /29، المناقب /376.









  1. س: - غصه.
  2. س: - آب.
  3. س م: در گلو، اس: بکلو در.
  4. ص م: - طعام.
  5. م: - در.
  6. س: - يکبار....
  7. اس: - و مع کل ربح....
  8. م: عسرة يسره.
  9. اس: راحتي بي المي.