رب طمع کاذب
معني اين کلمه به تازي: رب طمع کبرق خلب لا يري صدقه و لا يرجي ودقه. معني اين کلمه به پارسي: بسا طمع که مردم را افتد، و بسا اميد که دل او در آن[2] بسته شود، و عاقبت آن طمع دروغ[3] و آن[4] اميد بي فروغ باشد،[5] و از آن هيچ ثمره و از آن اميد هيچ فايده حاصل نيايد. در طمع دل نبست بايد هيچ آتشي کان طمع برافروزد O الاعجاز /29، دستور معالم /31، شرح غرر و درر: ش 5311، المناقب /376.
(بسا[1] طمع که آن دروغ بود.)
که طمع بيشتر دروغ بود
کم ز خاکسترش فروغ بود