السعيد من وعظ بغيره











السعيد من وعظ بغيره



(نيکبخت آن است که پند داده[1] شود به ديگري.)[2] .

معني اين کلمه به تازي:

من وعظ بغيره کان سعيدا و عن موقف[3] الشقاوة بعيدا.

معني اين کلمه به پارسي:

نيکبخت آن کس[4] باشد که چون ديگري را پند دهند و از کردار ناشايسته و گفتار نابايسته[5] بازدارند، او از آن پند[6] عبرت گيرد[7] و نصيب خويش ‍ بردارد، و به گرد[8] امثال آن کردار و گفتار[9] نگردد.


نيکبخت آن کسي بود که دلش
آن چه نيکي دروست بپذيرد


ديگران را چو پند داده شود
او از آن پسند بهره برگيرد


O الاعجاز /34، شرح غرر و درر: ش 1284 (العاقل من اتعظ بغيره)، المناقب /376، شرح نهج 289/20.









  1. س: گرفته.
  2. اس: شود به جز از او.
  3. س: موضع.
  4. س: - کس.
  5. ص: + و نا پسنديده.
  6. اس: - پند.
  7. س: او را از آن پند باشد، م: - گيرد.
  8. س: و گرد.
  9. م: آن گفتار.