من اتي في عجانه قل حيائه و بدو لسانه[1]
(هر که زده شده باشد در[2] عجان[3] او، اندک بود[4] شرم او و پليد باشد زبان او.) معني اين کلمه به تازي: من نزت الرجال عليه ذهب الحياء عن[5] عينيه، فلا يحتزر من الايحاش، و لا يستحيي من الابذاء و الافحاش.[6] . معني اين کلمه به پارسي: هر که در زير مردمان خفته باشد[7] و برو آن جنس فاحشه رفته؛[8] هم شرم او اندک شده باشد و هم زبان او پليد گشته. هر که را وقت کودکي بودست شرم او رفته باشد، و هرگز O المناقب /376.
.
پيشه درزير مردمان خفتن
نايد از لفظ او نکو گفتن