الادب صورة العقل
معني اين کلمه به تازي: صورة العقل: هي الافعال المهذبة، و الاقوال المصوبة، و الحرکات المودبة، و السکنات المرتبة. معني اين کلمه به پارسي: هر که را عقل باشد نشان او آن بود[2] که گفتار او گزيده و کردار او پسنديده باشد،[3] و با مردمان با[4] دب نشيند و با[5] دب خيزد و از موارد ندامت و مراصد ملامت[6] بپرهيزد. با ادب باش در همه احوال عاقل آن است کو ادب دارد O شرح غرر و درر: ش 996، المناقب /376.
(ادب تمثال خرد است.)[1] .
که ادب نام نيک را سبب است
نيست عاقل کسي که بي ادب است