الحاسد مغتاظ علي من لاذنب له
معني اين کلمه به تازي: الحاسد غضبان علي من لم يظهر منه جرم و لم يحدث منه ظلم، و ما غضب الحاسد علي المحسود الا بسبب نعم ساقها الله اليه، و اياد افاضها[3] عليه. معني اين کلمه به پارسي: حسود چون با کسي نعمت[4] بيند خواهد که آن نعمت او را باشد و آن کس را نباشد، و بدين سبب بر آن کس خشم آلود[5] شود و او را دشمن گيرد. و پيوسته در زوال نعمت او کوشد، بي آن که از آن کس[6] جرمي پيدا آمده باشد يا جنايتي ظاهر شده.[7] . هست مرد حسود خشم آلود نعمت خلق ديد نتواند O الاعجاز /29 (الحاسد ضاغن...)، المناقب /376
(حسد کننده خشم آلود بود بر آن کس[1] که او را هيچ گناه نبود.)[2] .
بر کسي کو نکرد هيچ گناه
رنجه باشد ز[8] اصطناع اله