الراحة مع الياس
معني اين کلمه به تازي: من تعلق باذيال الياس،[1] و قطع رجاءه من اموال الناس، عاش في دعة لايشوبها نصب و في راحة لاينوبها تعب. معني اين کلمه به پارسي: هر که اميد از اموال خلق ببرد[2] و در دنيا طمع تجمل و زينت ندارد،[3] پيوسته[4] قرين راحت باشد و عمر در آسايش گذارد. تا تو دل در اميد بستستي چون بريدي اميد از دگران O الاعجاز /29، المناقب /376.
(راحت با نوميدي است.)
هر چه رنج است جمله در دل تست
هر چه آن راحت است حاصل تست