نعمة الجاهل کروضة في مزبلة
معني اين کلمه به تازي: نعمة من لا علم لديه، و لا اثر من الفضل عليه، کروضة في مزبلة وضعت في غير موضعها، و وقعت في غير موقعها. معني اين کلمه به پارسي: مردم[3] نادان سزاوار نعمت و شايسته حشمت نباشد، و اگر نعمتي يابد يا حشمتي به دست آرد برو[4] نزيبد، چنان که سبزه زار در[5] مزبله نزيبد[6] و نيکو نيايد.[7] . اي که داري هنر نداري مال نعمت و جهل را مخواه که هست O شرح غرر و درر: ش 9956، ترجمه جاودان خرد /119، المناقب /375.
(نعمت نادان چون سبزه زاري[1] است در سرگين داني.)[2] .
مکن از روزگار خود گله اي
روضه اي در ميان مزبله اي