الشفيع جناح الطالب
معني اين کلمه به تازي: الطالب بواسطة الشفيع يصل الي مرامه و مطلبه؛ کما ان الطائر بواسطة الجناح يصل الي[2] مطعمه و مشربه. معني اين کلمه به پارسي: چون مردم[3] را به بزرگي حاجت افتد، و او آن حاجت[4] به زبان خويش رفع نتواند کرد، دست در دامن شفيعي زند و به[5] عنايت آن شفيع[6] به حاجت خويش رسد، چنان که مرغ به استظهار بال به مطعم و مشرب خويش[7] رسد. اي که هستي تو طالب حاجات تا به مطلوب خود رسي ز ملوک O نهج البلاغه حکمت 63، الاعجاز /29، المناقب /375.
(شفيع[1] بال جوينده است.)
بيخ نوميدي از دلت برکن
دست در دامن شفيعي زن