اذا تم العقل نقص الكلام











اذا تم العقل نقص الکلام



(چون تمام شود خرد[1] بکاهد سخن.)

معني اين کلمه به تازي:

المرء اذا تم عقله لم يتکلم الا بقدر الحاجة، و لم يحم حول[2] الهذيان و اللجاجة.

معني اين کلمه به پارسي:

هر که را عقل تمام شد[3] در مجامع بيهوده نگويد و زبان خويش را از سخن زيانکار[4] نگاه دارد.[5] .


هر که را اندک است مبلغ[6] عقل
بيهده گفتنش بود بسيار


مرد را عقل چون بيفزايد
در مجامع بکاهدش گفتار


O نهج البلاغه حکمت 71، الاعجاز /29، المناقب /375، مجمع الامثال 55/4









  1. م: سواته 440- اس: در.
  2. س ص اس م: حوم، متن موافق ک.
  3. ص: باشد.
  4. س: زيان (!).
  5. م: جمله اخير را به کلي تغيير داده است.
  6. ص هامش: مايه، م: مبلغ عمر.