الجزع عند البلاء تمام المحنة











الجزع عند البلاء تمام المحنة



(زاري[1] نزديک بلا، تمامي محنت[2] است.)

معني اين کلمه به تازي:

الصبر عند البلاء من جاذبات المثوبة، و الجزع عند البلاء من جالبات العقوبة، و اي محنة تکون اتم من فقدان المثوبة الابدية، و وجدان العقوبة[3] السرمدية؟

معني اين کلمه به پارسي:

هر که را بلائي رسد[4] يا[5] آفتي روي بدو نهد،[6] او در[7] آن بلا زاري کند يا در آن آفت اضطراب نمايد و صبر و تسليم را سرمايه کار و پيرايه روزگار خويش[8] نسازد، از ثواب ابد محروم ماند، و به عقاب سرمد[9] گرفتار شود، و چه[10] محنت بود تمام تر از اين حالت؟


در بليت جزع مکن که جزع
بتمامي دلت کند رنجور


هيچ رنجي تمامتر زان نيست
کز ثواب خداي ماني دور









  1. م: + کردن.
  2. ص: + و رنج.
  3. م: و اي....
  4. م: برسد.
  5. ص: و.
  6. ص: روي نهد: م: روي نمايد.
  7. ص: و در، اس: - او در.
  8. م: خود.
  9. س: سرمدي.
  10. م: و کدام.