من عذب لسانه كثر اخوانه











من عذب لسانه کثر اخوانه



(هر که خوش باشد[1] زبان او،[2] بسيار باشد برادران او.)[3] .

معني اين کلمه[4] به تازي:

المرء يصطاد قلوب الناس[5] بکلمه الطيب و کرمه الصيب.

معني اين کلمه به پارسي:

هر که مردمان را نيکويي[6] گويد و به گرد عثرات ايشان نگردد، ايشان[7] او را دوست گيرند و با او چون با[8] برادران زندگاني کنند.


گر زبانت خوش است، جمله خلق
در مودت برادران تواند


ور زبانت بدست،[9] در خانه
خصم جان تو چاکران تواند


O الاعجاز /28، شرح غرر و درر: ش 7761، المناقب /375.









  1. س: داشت.
  2. س: خويش.
  3. س: - او.
  4. اس: - معني اين کلمه و پس از اين نيز غالبا بتازي - يا - تازي مي آورد.
  5. ص: - قلوب الناس.
  6. اس: نيکو، ص م: نکو.
  7. ص: - ايشان.
  8. ص اس م: - با.
  9. ص: خوش است (!).