ما هلك امرو عرف قدره











ما هلک امرو عرف قدره[1]



.

(هلاک نشد مردي که بشناخت[2] اندازه[3] خويش.[4] معني اين کلمه به تازي:

من عرف قدره کان طول عمره و مدة دهره متفرعا[5] ذروة الکرامة، متدرعا کسوة السلامة، لاتمسه من احد آفة، و لا تصيبه من جانب مخافة.

معني اين کلمه به پارسي:

هر که محل خويش بداند و پاي[6] به اندازه گليم خويش[7] دراز کند و گرد کاري که لايق مرتبت و در خور منزلت او نيست[8] نگردد، همه عمر[9] از ملامت رسته باشد و به سلامت پيوسته.


هر که مقدار خويشتن بشناخت
از همه حادثات ايمن گشت


از مضيق غرور بيرون جست
در مقام سرور ساکن گشت


O الاعجاز /28، شرح غرر و درر: ش 9515، المناقب /375، و نيز رک: نهج البلاغه حکمت 149









  1. ص: + و لم يتعد طوره.
  2. س: شناخت.
  3. اس: شناخت قدر.
  4. ص: + را.
  5. س: مقرعا (!)، ص: متفرغا، اس: متفزعا، متن موافق ک م.
  6. اس: - پاي.
  7. اس: خويش گليم.
  8. ص: نباشد.
  9. م: + او.