الناس نيام، فاذا ماتوا انتهوا











الناس نيام، فاذا ماتوا انتهوا



(مردمان[1] خفتگانند،[2] پس[3] چون[4] بميرند بيدار شوند.)

معني اين کلمه به تازي:

الناس ماداموا في الحياة الدنياوية[5] غافلون، کانهم راقدون عن الجنة و نعيمها و النار و حميمها،[6] فاذا ماتوا انتبهوا[7] من رقدة الغفلة، فندموا علي ما فرطوا في جنب خالقهم،[8] و لا موا انفسهم علي ما قصروا في شکر رازقهم،[9] و لکن حين لا يعينهم[10] الندامة و لا ينفعهم[11] الملامة.

معني اين کلمه به پارسي:

مردمان در دار دنيا از کار عقبي غافلند.[12] چون بميرند از خواب[13] غفلت بيدار گردند[14] و بدانند که روزگار به باد داده اند، و قدم بر جاده صواب ننهاده،[15] و[16] پشيمان شوند از کردار نکوهيده و گفتار ناپسنديده خويش، ليکن آن گاه پشيماني سود ندارد[17] و فايده ندهد.[18] .


مردمان غافلند از عقبي
همه گويي به خفتگان مانند


ضرر غفلتي که مي ورزند
چون بميرند آنگهي دانند


O المناقب /375









  1. م: همه مردمان.
  2. س م: خفته اند.
  3. م: پس.
  4. اس: - چون.
  5. م: الحياة هم.
  6. م: جحيمها (!).
  7. اس: انتبهوا.
  8. س: في حال حياتهم.
  9. م: و لاموا....
  10. اس: لا يغنيهم، و اين صورت نيز صحيح است.
  11. چنين است در همه نسخ، هر چند لا تعينهم... لا تنفعهم اصح است.
  12. ص: فارغند.
  13. س: کار.
  14. ص: شوند.
  15. اس: ننهاده اند، ص: ننهاد (!)، م: نهاده (!).
  16. ص: - و.
  17. اس: پشيمان شوند.
  18. اس: نيارد، م: نکند.