لو كشف الغطاء ما ازددت يقينا











لو کشف الغطاء ما ازددت يقينا



(اگر گشاده[1] پوشش، نيفزايم من[2] در يقين.)

معني اين[3] کلمه به تازي:

بلغت في معرفة احوال المعاد و اهوال يوم التناد غاية لو کشفت عني ستور الدنيا، و عرضت علي امور العقبي لم تزد تلک المشاهدة الحسية في ديني نقيرا، و لا في يقيني قطميرا.

معني اين کلمه به پارسي:

اميرالمومنين علي - عليه السلام - مي فرمايد که: آن چه مرا در دار دنيا، که سراي حجاب است، معلوم شده است، و يقين گشته از امور آخرت، از[4] حشر و نشر و ثواب و عقاب و نعيم و جحيم و غير آن؛ اگر حجاب دنيا[5] از ميان برگيرند[6] و مرا به دار آخرت رسانند، و آن جمله را به چشم سر مشاهده کنم يک ذره در يقين من زيادت نشود،[7] چه علم اليقين من امروز چون[8] عين اليقين من است فردا.

شعر[9] :


حال خلد و جحيم دانستم
به يقين آن چنان که[10] مي بايد


گر حجاب از ميانه برگيرند[11] .
آن[12] يقين ذره اي نيفزايد


O الاعجاز /28، شرح غرر و درر: ش 7569، المناقب /375









  1. س: برداشته.
  2. س: زيادت نشود، اس: - من.
  3. ص: - اين در همه موارد مشابه نيز.
  4. ص: است از، م: چون.
  5. اس: + را.
  6. م: بردارند.
  7. م: + و يک حبه در حقيقت من (!) نيفزايد.
  8. اس م: همچون، ص: ندارد.
  9. ص در همه موارد مشابه نيز: بيت، م: ترجمه منظوم.
  10. اس، مانند ديگر موارد: کي، ص س: آنچنانک.
  11. س: بردارند.
  12. م: در.