من ابدي صفحته للحق هلك











من ابدي صفحته للحق هلک[1]



.

(هر که پيدا کند کرانه روي خويش مر حق را هلاک شود.)[2] .

معني اين کلمه به تازي:

من اقبل[3] علي الحق ملک، و من اعرض عنه هلک.

معني اين کلمه به پارسي:[4] .

هر که از حق روي بگرداند و از او اعراض کند[5] هلاک شود و از نجات بي بهره ماند.[6] .


هر که بر حق بود به هر دو جهان[7] .
حاصل آرد به جملگي اغراض


باز در ورطه هلاک افتد
آن[8] که از راه حق کند اعراض


O نهج البلاغه حکمت 188، البيان و التبيين 50/2، عقد الفريد 66/4، الاعجاز /30، المناقب /376.









  1. م (اس در هامش): للحق ملک و من اعرض عن الحق هلک (!).
  2. س: هر که... روي خود از حق تباه شد.
  3. س: استقبل.
  4. م: + هر که بر حق بود مالک شود بر هر مراد!.
  5. ص: نمايد.
  6. س: - و از نجات....
  7. ص: سراي.
  8. ص: هر.