الاحسان يقطع اللسان











الاحسان يقطع اللسان



(نيکويي کردن ببرد زبان بدگوي[1] را.)

معني اين کلمه به تازي:

من احسن الي الناس، فقد ملا افئدتهم بجبه و ولائه، و قطع السنتهم عن[2] سبه و هجائه.

معني اين کلمه به پارسي:

چون مردم[3] به جاي کسي احسان و مبرت[4] کند زبان او را از هجا و مسبت[5] خويش بريده گرداند.[6] .


هر که کردي به جاي او احسان
مال دادي و مرد بخريدي


هم ضميرش به مهر پيوستي
هم زبانش ز هجو ببريدي[7] .


O الاعجاز /29، المناقب /376.









  1. م: بدگويان.
  2. س: من.
  3. ص: مرد، م: کسي.
  4. م: مروت.
  5. م: مسيئت.
  6. س: کنند، کردانند.
  7. اس: کلمات 78 و 79 را ندارد.