دوران پيش از بعثت












دوران پيش از بعثت



اما شهادت بر نبوت خاتميت حکم تقدير در باره محمّد (ص) چنين بود که پدرش پيش از تولدش و مادر و جدش يکي بعد از ديگري پس از چند سال از عمرش بميرند و او تنها بماند و خداوند خود تربيت و تأديب او را بر عهده گيرد و او را نيکو ادب فرمايد؛ چنانکه خودش فرمود: «ادبني ربي فاحسن تأديبي؛ يعني پروردگارم مرا ادب کرد و ادب کردنم را نيک انجام فرمود».

در جامعه ي سرا پا فاسد پر از مفاسد تنها يک طفل در هيچ يک از عادات زشت و اعمال ناروا شرکت نکند، نه پرستش بتها و نه شرابخواري و ميگساري و زناکاري، نه قتل و سرقت و نه ستمگري و قساوت و نه دروغ و تزويز و خيانت و نه ساير کارها و رفتارهاي رايج عمومي و بد، آنسان اين دُرّ يتيم در آن محيط آلوده، پاک و پاکيزه ماند و زيست که مورد اعتماد همگاني شد، به محمد امين مشهور گشت.

تربيت و تأديب الهي جسم و جان محمّد امين را نيکو پروراند و طوري از بدن و روح و فطرت و عقل سالم او انساني نيرومند و کامل ساخت تا براي امر عظيمي که در انتظارش بود و وظيفه خطيري که در آينده به او محول مي شد آماده و لايق باشد. او بدني قوي و استخوان بندي محکم و اندامي متناسب و مفاصلي درشت و قيافه اي زيبا و درشت جذاب و دوست داشتني و آوازي گرم و بياني شيوا و عقلي کامل و هوشي سرشار داشت و آراسته به فضائل اخلاقي بود.

فقط يک نقص در کارش بود و آن تنگدستي و ناداريش بود که در آن محيط فاسد منحط نمي گذاشت آن مکارم اخلاقي چنانکه سزاوار است جلوه کند. خوشبختانه با ازدواج با حضرت خديجه آن با نوي توانگر خيرخواه فداکار اين نقيصه هم از ميان رفت و با ثروت سرشار همسرش که بي دريغ در اختيارش واقع شده بود، چنان بخششي نمود که عظمت روحيش را همگي دريافتند. و عملاً به عموم فهمانيد که فردي ممتاز و برجسته و استثنايي است و بر خلاف همه ي هموطنانش به دنيا و ثروت و جاه و زخارف دنيا بي اعتنا است و به امري بزرگتر و عالمي بالاتر متوجه است. افکار و انظار متوجه وي

[صفحه 10]

گشت و محبوبيتي بيش از پيش يافت و زمينه ي رسالتش بخوبي فراهم گرديد.

چهل سال از عمر شريفش گذشت. استعداد روحي و جسميش به کمال رسيده بود و اوضاع و احوال و شرايط، مقتضي تا به سفارت کبراي الهي بر گزيده گشت.


صفحه 10.