الفاظ و كلمات از بيان فضائل علي قاصرند












الفاظ و کلمات از بيان فضائل علي قاصرند



اين نکته قابل دقت و توجه است که ما براي شناختن و شناساندن اين وجود برگزيده و ممتاز لفظ نداريم؛ زيرا کلمات و الفاظ در عموم زبانهاي دنيا و لغات مختلف بشر داراي معاني و مفاهيم محدود مخصوصي هستند که افکار بشري به آنها رسيده و آن معاني را دريافته و شناخته است در صورتي که فضايل و اوصاف آن بزرگوار به حقيقت از حد ادراکات آدمي بالاتر است؛ مثلا کلمات شجاعت و سخا و عدالت و امثال آنها داراي معانئي هستند محدود و معين که به هيچ وجه نمي توان فضايل مولا را به آنها تعبير نمود، بلکه چنانکه ابن ابي الحديد مي گويد: او صاف نيک را بايد به علي (ع) ستود: «و فوز علي بالعلي فوزها به کل الي کل مضاف و منسوب؛ يعني کاميابي علي (ع) به صفات عاليه و فضايل بر جسته کاميابي آن اوصاف به علي است و همه ي آن صفات متعالي به همه ي صفات علي (ع) مرتبط و وابسته است».

مثلاً افراد و اشخاص حقيقي يا افسانه اي مظهر کامل اين صفات سه گانه شناخته شده اند، رستم، حاتم و انوشيروان، حال کاملترين نمونه داد گستري انوشيروان در نظر کساني که او را مظهر عدالت پنداشته اند اين است که کاخ با عظمتي را که ساخت با مبالغ هنگفتي که صرف آن شده بود، يک گوشه از حياط وسيعش ناقص بود. وقتي سفير روم از علت آن جويا شد به او گفتند اينجا خانه ي پيره زني بوده که راضي به فروشش نشده است و پادشاه دادگستر نخواسته است او را بر فروش مجبور سازد.

نمونه ديگرش اين است که وقتي سرهنگي به وي گزارش داد که کسي مرا دعوت

[صفحه 28]

کرده و براي احترام من بعضي غذاهاي سلطنتي را که ديگر مردم ممنوع از آن هستند برايم آورده بود و شاه سرهنگ را سرزنش کرد و از ميزبانش که با خوراکهاي ويژه پادشاه از مهمانش پذيرايي نموده بود تعقيبي نکرد. اين است معناي عدالت در بزرگترين و نامي ترين مظاهر عدل بشر به عقيده ي ناسيوناليستهاي افراطي که مي خواهند انوشيروان را عادل معرفي کنند.


صفحه 28.