علي از زمامداري گذشت تا آنچه را حق نمي دانست امضا نكند












علي از زمامداري گذشت تا آنچه را حق نمي دانست امضا نکند



دقت بفرماييد عثمان براي رسيدن به مقام خلافت اين شرط را پذيرفت که بر روش آن دو خليفه برود، ولي نه تنها مانند آنها نبود، بلکه به کتاب خدا و سنّت پيغمبر (ص) نيز عمل نکرد. او نه تنها خودش کاخهاي مجلل ساخت و اثاثه ي فاخر و زندگي پر تجمل داشت؛ به حدي که همين عبدالرحمن بن عوف شوهر خواهرش که در بيعت کردن با او پيشقدم شده او را به خلافت رسانده بود، در سر سفره اش به وي اعتراض نمود و از او چنان کتک و لگدي خورد که پس از چند روز جان سپرد. به علاوه دست تمام عمال و خويشانش از اراذل و اوباش بني اميه را باز گذاشت تا هر چه بخواهند از بيت المال مسلمين و اموال عمومي و حقوق مردم بينوا و بي پناه بچابند و حيف و ميل نمايند، ولي علي (ع) که در تقوا و زهد به مراتب از شيخين برتر و بالاتر بود و اگر بر روش آن دو رفتن را هم قبول مي کرد، احدي نمي توانست بر او اعتراض کند. با اين حال فقط چون روش آنها را حق نمي دانست و نمي پسنديد قبول نکرد و با صراحت رد نمود و با ردّ همين يک کلمه از زمامداري ممالک پهناور اسلام چشم پوشيد.

بنابر اين بعد از شهادت قولي و عملي پروردگار بر حقانيت دين اسلام و صدق پيغمبر

[صفحه 27]

خاتم (ص) با شهادت مردي چون علي (ع) که نه در علمش خطا و اشتباه تصور مي رود و در عمل ممکن است تحت تأثير تطميع و تهديد واقع شود، کاملا مدعا ثابت مي شود. اين از لحاظ قضايي و به روش اثبات دعاوي در محاکم است، ولي شما از هر طريق ديگر هم که بخواهيد مطلب را بررسي نماييد، باز وجود مبارک علي (ع) برهان قاطعي بر حقانيت اين دين شريف خواهد بود؛ مثلا در انجيل است «که هر درختي را از ميوه اش بشناسيد»، البته که اين گفتار بسيار پر مغز و متين و حکيمانه است. حال آيا ديني که ثمره اش علي (ع) و همسر و فرزندانش باشند، مي توان در حقانيتش ترديد کرد؟


صفحه 27.