علم در نظر اسلام محترم است؛ چه ديني و چه دنيوي












علم در نظر اسلام محترم است؛ چه ديني و چه دنيوي



نخست علم و دانش اين شاهد را مورد توجه قرار مي دهيم. قبلاً بايد عرض کنم که در اسلام علم هر چه باشد مطلوب و محبوب و پسنديده است، جز علومي که از آنها نهي شده است؛ مانند کهانت و سحر و نجوم يعني ستاره را مؤثر در سعادت و شقاوت بشر دانستن و حوادث جهان را با آنها ارتباط دادن. از علوم حرام که بگذريم عموم علوم در اين دين مقدس محترم است؛ خواه ديني باشد و خواه دنيوي و حديث معروف نبوي که «العلم علمان: علم الابدان و علم الاديان» شامل جميع دانشهايي مي شود که براي زندگاني اين عالم و از جنبه ي جسماني و بدني مفيد و لازم است و هم دانشهايي که براي آن عالم و حيات ابدي و از جنبه ي معنوي و روحي سودمند باشد و اينکه جمعي علم الابدان را به طب و علم الاديان را به فقه تفسير نموده اند و حکيم نظامي با همه دقت نظري که دارد مي گويد:


در ناف دو علم بوي طيب است
و آن هر دو فقيه يا طبيب است


پيغمبر (ص) گفت: «العلم علمان: علم الابدان و علم الاديان».


مي باش فقيه دانش اندوز
اما نه فقيه حيلت آموز


مي باش طبيب عيسوي هش
اما نه طبيب آدمي کش[1] .


به عقيده ي من درست نيست؛ زيرا اگر آن بزرگوار چنين منظوري مي داشت صريح مي فرمود. علم فقه و علم طب، و عبارت علم الاديان و علم الابدان را فقط براي مسجع بودن آن به کار نبرد است؛ بخصوص که خودش مي فرمايد: من و پرهيزگاران امتم از تصنع و تکلف بيزاريم، پس نظر پيغمبر(ص) اين نبوده است، به علاوه از وسعت نظر آن بزرگوار بسيار بعيد است که تمام علوم را به طب و فقه منحصر فرمايد؛ خاصه فقهي که به معناي علم با حکام شرعي فرعي باشد، بلکه مناسبتر براي گفتار پر مغز آن سرور اين است که علم الابدان شامل جميع علوم بشري و دنيوي از طب و هندسه، رياضي و ساير دانشهاي سودمند باشد و نيز علم اديان به معناي معارف الهي و دانشهاي مربوط به

[صفحه 15]

اعتقادات و عبادات و تهذيب نفس و تزکيه اخلاق گرفته شود. حال بايد ديد شهادت بر صدق نبي چه دانشي لازم دارد.

اينجا باز نکته ديگري است که محتاج يادآوري است و آن اين است که تشخيص صدق مدعاي کسي چيزي است و شهادت دادن به آن به طوري که آن را قابل قبول ديگران نمايد چيزي؛ مثلاً ممکن است يک فرد عادي و عامي در نتيجه مراجعات مکرر حذاقت و مهارت يک پزشک را تشخيص بدهد و صدق مدعاي او را دريابد ولي اين تشخيص نمي تواند طبابت اين طبيب را براي سايرين نيز معتبر و سزاوار پذيرش سازد، ليکن کسي که خود از علم طب مطلع است و خبر ويت او کاملاً محرز است و البته گواهيش مدرک خواهد بود.


صفحه 15.








  1. رجوع شود به مقاله ي «زنيرو بود مرد را راستي» از استاد محمّد تقي شريعتي، مجله ي دانشکده ي ادبيات و علوم انساني دانشگاه فرودسي مشهد، شماره ي 1 و 2، سال 20، شماره ي سال 76 و 77، بهار و تابستان 1366، ص 44.