پرسش 110
پاسخ: ابن ملجم روزي آمد و از حضرت مرکبي خواست و آن حضرت مرکبي به او دادند و بعد رو به حضّار کرده و فرمودند: من حيات او را مي خواهم و او کشتن مرا. من با او رفتاري کرده و مي کنم که هيچ بهانه اي براي اجراي تصميمش نداشته باشد. همه بدانيد او قاتل من است. بعضي از حضّار گفتند: پس چرا آزادش گذارده ايد؟ حضرت فرمودند: براي اينکه هنوز مرا نکشته.[1] اَلْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذي جَعَلَ کَمالَ دينِهِ وَ تَمامَ نِعْمَتِهِ بِوِلايَةِ اَميرِالْمُؤْمِنينَ عَلَيْهِ السَّلامُ وَ جَعَلَنا مِنَ الْمُتَمَسِّکينَ بِحَبْلِهِ سيّد حسن رضا جزايري هئيت جوانان راه ولايت علي بن ابيطالب عليه السلام نجف آباد- مسجد فاطميّه عليهاالسلام [صفحه 63]
رفتار اميرالمؤمنين عليه السّلام با ابن مُلْجَم مرادي لَعْنَةُ اللَّهِ عَلَيْه چگونه بوده است؟
صفحه 63.