انسان، اختيار و قانون عليت در تاريخ











انسان، اختيار و قانون عليت در تاريخ



نخست اين اصل را مي پذيريم که تاريخ انساني بيان کننده ي سر گذشت بسيار متنوع موجودي است که انسان ناميده شده است. بديهي است که انسان يک موجود آگاه، سازنده، مکتشف، متفکر، زيبا جو، حقيقت خواه و داراي اختيار (و به اصطلاح بعضي از متفکران داراي اراده ي آزاد) است. اگر کسي پيدا شود و از کلمه ي اختيار و اراده ي آزاد وحشت داشته باشد و بگويد ما در انسان اراده و اختيار سراغ نداريم، ما مي گوييم: هيچ مانعي وجود ندارد که ما اين دو کلمه (آزادي اراده و اختيار) را براي مراعات وضع روحي شما بايگاني کنيم. اصلا اگر ما اين دو کلمه را هم از قاموس بشري به کلي حذف کنيم، اشکالي پيش نمي آيد! اما نبايد فراموش کنيم که فورا و بدون معطلي بايد اين جمله را به جاي آن دو کلمه جانشين کنيم که:

هر انسان عاقل و هر جامعه ي بيدار، وقتي که شايستگي موقعيتي را احساس کرد و قدرت حرکت و تکاپو براي وصول به آن موقعيت را در خود ديد، با کمال جديت حرکت کرده و آن موقعيت را به دست آورده است. خواه آن موقعيت به دليل منافع مادي داراي شايستگي بوده است، و خواه به دليل داشت ارزش هاي والاي انساني. اينجانب در نوشته ها و درسهايم مکرر اين

[صفحه 27]

معني را متذکر شده ام که هيچ انسان عاقلي نمي تواند قانون مزبور را که حقيقتي روشن است، منکر شود و يا مورد ترديد قرار دهد. نيز اصرار ورزيده ام که هر انسان و جامعه اي که قدرت حرکت براي وصول به موقعيت شايسته تر را در خود احساس کرد، بايد رو به آن موقعيت حرکت کند و نامش را جبر، ضرورت، حتميت، لزوم، بايستي، ناچار، و هر کلمه اي که بتواند بيشتر معناي جبر را بدهد، بگذارد. هنگامي که ما در سرگذشت بشري مطالعه مي کنيم و مي انديشيم، با قانون مزبور مواجه مي شويم را يعني مي بينيم انسانهاي بسياري در حالت فردي و در جوامعي متعدد (و به يک اعتبار همه ي انسان ها و جوامعي که از آگاهي به شايستگي ها و موقعيت ها و قدرت انتخاب و حرکت به سوي آنها بر خوردار بوده اند)، در زندگي آگاهانه ي خود، با قانون مزبور حرکت کرده و مي کنند. بنابراين، بايد گفت انسان، همواره، در گذرگاه تاريخ، با اعمال قدرت براي انتخاب موقعيت هاي شايسته و شايسته تر و وصول به آنها، در عليت ها و انگيزگي هاي اشياء تصرف کرده و راه خود را براي گسترش موجوديت خود در طبيعت و ميان همنوعان خود ادامه داده است.



صفحه 27.